🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چخماق

(ثبت: 6199) تیر 4, 1397 
چخماق

 

تو از اَشک سخن بگو

من از آه

اما چه سود!؟

آئینه ای نیست که آهم را آشکار کند

شیشه ای نیست که اَشکت را غنیمت شمارد

تو از جنون سخن بگو

من از خون

جنون تو در این روزهای وحشت و خفقان می چسبد

و خون من اگرچه بی مقدار!

گُل سرخیست در سکوت مرگبار کویر

که دیده خواهد شد

آری تو تو

بکوب و بخروش و فریاد بزن

من من

آااای من

کسی نیست مرا فیلترینگ کند؟

دارم از دست می روم

باقی مانده ی وجودم را

در آن سوی صافی اسارت نگاه دارید

شاید روزی

مسافر کویر

دندان های نیشم را

چخماق کند!

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):