چهارتا کوتاه عاشقانه

درودها دوست بزرگوار …

دستمریزاد …

کسب فیض شد.

سلام

بهره مند فرمودید و مرا به یاد این موضوع انداختید که شاعران طنز سرا گاهی و برخی هم در مواردی بسیار … بسیار … خودشان را به طنز میگیرند و دستمایه طنز می کنند . به تعبیری دیگر نه آنچنان خود را و نه آنچنان شعرشان را جدٌی نمی گیرند . در واقع کاملا" اهل احساس و زیبائی و هنر اند و در مقابل مقیدات ادبی و تصنعات شعری سر خم نمی کنند . من خودم آرزویم این است که در زمره ی چنین شاعرانی باشم … وقتی پای احساس و هنر خلٌاقیت در میان است مقیٌدات ادبی و تصنعات شعری چرا ؟!

هیچ آدابی و ترتیبی مجوی

هرچه می خواهد دل تنگت بگوی

حتی در تشبیه متکی به ضرب المثل « گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم » …

چون تکمه ی پسندیدم را خواهم زد عرض شود که بیشتر شامل همین شعرنخست می شود و نه چندان مثلا" شعر سوٌم …

بهتر نیست که در یک پست یک شعر بگذاریم ؟ . به جای جناب عالی بودم شعر اوٌل را سرمایه گذاری می کردم ، ( و حالا که اهل طنز هستید ) شعر دوٌم را در صندوق خانه پس انداز … و شعر سوٌم هم ذخیره آخرت ! ( که عمرتان دراز باد ) .

در مورد شعر چهارم هم چه عرض کنم که « بهترین شاعران و طنزپردازان مودی را » ؟ دربست قبول !

توفیقتان افزون 

سلام

عرض ادب بحضور استاد صادقی عزیز

بسیار زیبا سروده اید

دستمریزاد

سربلند و پیروز باشید

سلام و.درود 

خیلی شعر اول تان دلبری می کند 

آغوش بپاش …عالی ست

واقعا لذت بردم 

در پناه خدا 

درود بر شما شعر زیبایی بود

احسنتم

موفق و سرفراز باشید

درود استاد

بسیار زیبا و در خور تحسین 

آفرین بر شما