🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
و هنوزم انگار
پشت آن پنجره های بسته ی اتوبوس خسته
می بینم
شب غمگین دو چشمان تو را
و هنوز انگاری
روی نیمکتهای
سنگیِ ترمینال
جانِ من منتظرِ آمدنت می مانَد
دل ِ من می ریزد وقتی که
چشمانم
می افتد
به خطِ تاکسیِ گاندی و ونک
تو هنوز انگاری اینجایی
رد پایت در خیابانِ ونک
روی برفِ نرمِ خاطره ها جا مانده…
تو نگاهت اینجاست
من تو را آه کشان می نویسم گهگاه
ای سکوتِ همراه…
ای عبورِ کوتاه
چه غریبانه هنوز
سفرِ یادِ تو در شهرِ شلوغِ ذهنم
می نوازد آرام
سازِ رویایِ مرا…
قافیه کافی نیست
شعرها گویا نیست
کافه و شهر و غزل، کافئینِ تو و چشمانِ تو را
من چگونه بنشانم به ردیف و وزن و قالب و نغمه و آوا و سخن…
رازِ نرگس ها را…
بیخیالِ تُن و شعر و آهنگ
بیخیال سخنِ نغز و قشنگ
“گوش کن با لبِ خاموش سخن می گویم
پاسخم ده به نگاهی که میانِ من و توست”
مهناز نصیرپور
11 دی 1400
ترمینال بیهقی ساعت 15:45
عبور من و یاد تو
از خیابانهای ونک و آرژانتین…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
مهر 18, 1402
زیبا و عالی / درود بر شما گرامی🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 18, 1402
نگاهی
جا ماند
روی آسفالت صورتم
آنطرف تر
قدم های تو بود
پاسخ
مهر 18, 1402
سلام و درود
به خانه ات خوش آمدی
دلتنگتان بودیم
در پناه خدا 🌱👌👌👌👌👌👌🌱
پاسخ
مهر 20, 1402
سلام
توی تاکسی چند روز پیش داشتم همین جا کامنت می نوشتم که گوشیم خاموش شد و نوشته ارسال نشد . حالا می نویسم ، بازیگوشی شاعر با کافی و کافه و کافئین، همین طور گاه و نگاه ، از نظرم دور نمانده
اما چنین دریافتم که این شعر با عجله سروده شده و شاعر در ویرایش آن سعی ننموده است .
پاسخ
اسفند 12, 1402
درود
سپاس که خواندید از نظر خودم عجله ای در کار نبوده و ویرایشش هم مشکلی ندارد
اگر ایرادی می بینید لطفا جمله به جمله واژه به واژه بفرمایید
در خدمتم
پاسخ
اسفند 12, 1402
سلام
منظورم اشتباه نگارشی نبوده . بلکه زیباتر کردن شعر بوده که حس می کنم می توانست و این پتانسیل را داشت که زیباتر شود
پاسخ
بستن فرم