🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۱۷۲ – بیان آنک نحن قسمنا کی یکی را شهوت و قوت خران دهد و یکی را کیاست و قوت انبیا و فرشتگان بخشد سر ز هوا تافتن از سروریست ترک هوا قوت پیغامبریست تخمهایی کی شهوتی نبود بر آن جز قیامتی نبود

(ثبت: 203719)

گر بدش سستی نری خران

بود او را مردی پیغامبران

ترک خشم و شهوت و حرص‌آوری

هست مردی و رگ پیغامبری

نری خر گو مباش اندر رگش

حق همی خواند الغ بگلربگش

مرده‌ای باشم به من حق بنگرد

به از آن زنده که باشد دور و رد

مغز مردی این شناس و پوست آن

آن برد دوزخ برد این در جنان

حفت الجنه مکاره را رسید

حفت النار از هوا آمد پدید

ای ایاز شیر نر دیوکش

مردی خر کم فزون مردی هش

آنچ چندین صدر ادراکش نکرد

لعب کودک بود پیشت اینت مرد

ای به دیده لذت امر مرا

جان سپرده بهر امرم در وفا

داستان ذوق امر و چاشنیش

بشنو اکنون در بیان معنویش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا