🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۶ : این سخن را از ره مردی شنو

(ثبت: 185283)

این سخن را از ره مردی شنو

تا نمانی در قیامت در گرو

جوهر عشق از تو پیدا می‌شود

هر دوعالم در دلت یکتا شود

بی تو در شک نامده درّ یقین

بگذری ازکفر و از اسلام و دین

آن زمان تو عشق را لائق شوی

عشق حق را عاشق صادق شوی

گر مرا از عشق تو باشد خبر

مرتدی باشیم و در ره بی خبر

آن چنان خواهم که کلی گم شوی

تا ز پستی آدم مردم شوی

ورنه همچون زاهدان کور و کر

چون ز هستی خودت باشد خبر

کی توانم کرد پنهان دود را

من نه زهر کاشته نمرود را

بحر معنی بی‌نهایت آمده

لاشکی بی حد و غایت آمده

یافتم یک قطره از بحر صفا

ز آن بر آمد هر زمانی موج‌ها

راه توحید عیانی داشتم

گنج اسرار نهانی داشتم

راه حق را صادق عشق آمدم

حق حق است حق مطلق آمدم

من خدایم من خدایم من خدا

فارغم از کبر و کینه وز هوا

سر بیسر نامه را پیدا کنم

عاشقان رادرجهان شیدا کنم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا