🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

شمارهٔ ۴۳۵ – انوری در جواب شجاع‌الدین خالد بلخی گفته و عذر تقصیر خواسته است

(ثبت: 160103)

شجاعی ای خط و شعر تو دام و دانهٔ عقل

هزار مرغ چو من صید دام و دانهٔ تو

ز من زمین خداوند من ببوس و بگوی

که ای زمانهٔ فضل و هنر زمانهٔ تو

نزاد مادر گیتی به صد هزار قران

نه چون تو یا چو جگرگوشهٔ یگانهٔ تو

چو گردکی که رساند زمین به دامن تو

چو مویکی که ستاند هوا ز شانهٔ تو

اگر ز روی ضرورت کرانه کردم دوش

ز خدمت تو و بیرون شدم ز خانهٔ تو

تو بر زمانه نه آن پر گشاده سیمرغی

که خوابگاه مگس شاید آشیانهٔ تو

ز جاه تو چه عجب کاختران کرانه کنند

بر آسمان ز موازات آسمانهٔ تو

مرا ز خدمت تو جاه تست مانع و بس

که حایلست مرا جاه بی‌کرانهٔ تو

وگرنه مردمک چشم من چه خواهد آن

که معتکف بنشیند بر آستانهٔ تو

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا