🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آنگاه که گرههای زندگی خود را به طبیعت منتقل میکردیم
و از خالق طبیعت میخواستیم گره زندگیمان را باز کند
یارمحمد اسدپور از شاعران پیشگام شعر موج ناب درگذشت.
یارمحمد اسدپور که به دلیل سکته مغزی چند روزی در بیمارستان ۲۲ بهمن مسجدسلیمان بستری بود، در آستانه ۱۳ فروردین ۱۴۰۱ به دیار حق شتافت.
اسدپور در سال ۱۳۳۰ خورشیدی در مسجدسلیمان دیده به جهان گشود
و از جمله شاعران مطرح کشوری بود که در دههی ۱۳۵۰ با چاپ اشعار و مصاحبههای خود، در معرفی شعر موج ناب نقش ارزنده ای داشت.
او با مجموعه شعر “بر سینه سنگ ها و بر سنگ ها نام ها” که بیش از سه دهه از چاپ و انتشار آن می گذرد
به همراه دوستان شاعر خود از جمله هرمز علیپور، جریان جدید شعر “موج ناب” را پایه ریزی نمود.
از آثار منتشر شده او می توان به کتابهای: بر سینه سنگها/ بر سنگها نامها، مکاشفه در باغ سوکیاس، این گلو تاریک از صدای دنیاست نام برد که اشعار تازه وی است.
با هم چند شعراز او میخوانیم و یادش را گرامی می داریم.
1_
روز می وزد
بر ضیافتهای روشن آب
و دلدادگان صبح
همچنان
مسموم انضباط خویشاند
من از کدام گلو زاده میشوم
وقتی همهی آوازها
نای تعزیت دارند!
مادرم
همیشه میگفت:
تمثالها مقدساند
و من میخواستم
قلب کوچکام را قاب بگیرم
اما، اکنون، بر صخرهها میبینم
که مردان مقدس
شمشیرها را رها کرده
و به جستوجوی
سپیدهی صبح سرگرداناند.
2_
“غم گینتر از نبودن ات چیست؟
ای که چهره از بهار کشیدی و
به خاک سپردی!
گریانتر از من کیست؟
ای که دریا
به مژگانام کشیدی و
چشم بر این دری که
تو دیگر باز نگشتی!”
3_
آرميده ميان دو پلك توام
كه اين حضور پنهانى
لهجهى غريبى دارد.
تا دور مىشوى
از گلوى يك ستاره
سُر مىخورم
تا نامت را
دوباره جار زنم.
روحش قرین رحمت حق و خدایش بیامرزد.
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):
بستن فرم