🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سرمنشاء ویرانگی
دردیکه تو گفتی سر دیوانگی ام بود
زیر و بمی از عالم مستانگی ام بود
من شعله به جان غم دیرینه نبودم
پر سوختنم حاصل پروانگی ام بود
من یار کسی باشم و او یار نباشد؟
عاشق شدنم آفت بیگانگی ام بود
آن برگ خران دیده نبودم که بریزم
این حادثه از دشمنی خانگی ام بود
گفتم که به ظلمتکده خویش بسازم
تا جوهر دردی پی دردانگی ام بود
سوز امد و درد امد و دلدادگی آمد
اینها همه آوازه شاهانگی ام بود
اما تو گسل گونه ترین حادثه گشتی
یک زلزله سرمنشاء ویرانگی ام بود
♤♤♤
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (14):
اردیبهشت 5, 1403
سلام
قافیه بودن شاهانگی مستانگی و دردانگی صحیح هست؟
چون الحاقی اول را حدف کنیم
شاهانه دردانه مستانه
الحاقی دوم را حدف کنیم
شاه درد مست
پاسخ
اردیبهشت 12, 1403
سلام اقا سیاوش
قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود.
جنابعالی متاسفاته با سوالاتی که می کنید دنبال عیبجویی هستید نه نقد سازنده
انشالله که باعث پیشرفتتان شود
چند صباحی از حضور عیبجویتان در صفحاتم خبری نبود
اما پاسخ شما را می نویسم
اینکه قافیه جزو ملحقات و شایگان و ….ایراد است، نظر عده ای معدود است که متاسفانه بدعت گذار شده اند و شاید هدفشان برخ کشیدن دانسته هایشانست
به شعر ذیل توجه فرمایید
:
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند
غیر از کلمات
سوار
هزار
مابقی قوافی با پسوند هستند
گناهکار
سوگوار
تاجدار
و….
دوست عزیز، کمی از عیبجویی خودتان بکاهید و به کار خود برسید لطفا
اینگونه سوالات معلوم الجواب برای ادیبان انجمن سودی ندارد.
پاسخ
اردیبهشت 25, 1403
سلام
شعرتان که مطابق معمول زیبا بود . و کلا چون شما زیبا غزل می سرایید، اگر غیر از این ببینیم ، متعجب خواهیم شد.
اما سوالی که دوستمان مطرح کردند ، برای دستکم بنده ، جنبه ی آموزشی داشت و زیباتر آن بود ، پاسخ دهنده ی سوال نیز با آرامش بیشتری و اعصاب راحت تری و احترام فزون تری ، می نوشت که این برای جناب معصومی _ که بی شک از ایشان آموخته و می آموزم _ زیبنده تر بود . حالا نیت سوال کننده هرچه که باشد و البته بعید می دانم که سیاوش نیز ( جدای از اینکه طرفدار آنوریهاست و کشور را گل و بلبل می بیند ) هدفش از طرح سوال ، صرفا آزار مخاطب بوده باشد . جناب معصومی عزیز قطعا واقف هستند که بنده شما را بزرگتر و داناتر و اولی تر از خود می دانم و با این نصایح مرشدمآبانه فی الواقع خاک بر دهانم می کنم . اما چه کنم که سطح توقع مانا از دوستان دانایش بيش از آن است که از دیگران دارد .
پاسخ
اردیبهشت 25, 1403
سلام مانا جان
بزرگواری شما برایمان مسجل است
اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر است
لطفا نظرات ایشان را ذیل اشعار دیگر اینجانب و اعضای دیگر باز بینی فرمایید شاید بعید به قریب بدل شود.
نقد باید منصفانه باشد و اگر نه نقد نخواهد بود
تا چه برسد به هدف و نیت
به هر حال سعی می کنم از این به بعد گزینه نقد را ببندم تا تکدر خاطر پیش نیاید
و
ارادت
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
درود بر شما
خیلی زیباست
قلمتان سبز🌷
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
درود مهندس معصومی عزیز
عالی…👏👏👏🌺🌺🌺
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
سلام ودرود
خوشحالم به این شعر زیبا رسیدم وخواندمش
بسیار عالی ست
در پناه خدا 🌹
پاسخ
اردیبهشت 15, 1403
سلام و عرض ادب استاد معصومی عزیز بسیار زیبا بود قلمتان تابان 🌺
پاسخ
بستن فرم