🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 امتحانِ عشق…

(ثبت: 1387) اردیبهشت 15, 1395 

من با مداد خاطره در سرمه دانِ عشق

افتاده ام به جانِ تو امشب، به جانِ عشق

شاید گریزِ عشق برایم مقدر است

من دور مانده ام ز تو، از داستان عشق

شاید خدا بخاطرِ غم آفریده است

من را که ناله می کنم از امتحانِ عشق

من را که آه می کشم از خاکدانِ روح

زخمی نشسته بر دلم از استخوانِ عشق

ساییده مهرِ خاطره ات را جبینِ من

من سجده می کنم به تو بر آستانِ عشق

اشکی نشانده بر لبِ مژگانِ خسته ام

نیشِ زبانِ مردم و زخمِ زبانِ عشق

پیکِ خدای خسته دلان، حضرت غم است

جولان دهی که کرده خدا باغبانِ عشق

آتش گرفته دامنِ احساس و همزمان

رقصیده ام به پایِ غم و قیصرانِ عشق

دیدم شبی مقابلِ چشمانِ ماهتاب

من گرده می زنم به تنِ مادیانِ عشق

من یکّه تازِ خلوتِ غم بودم آن شب و

سربازِ پاکبازِ تو در پادگانِ عشق

با یادِ بوسه ای که به لبهایِ من زدی

هی بوسه میزدم به لبت با دهانِ عشق

آغوشِ من تمامِ تو را قبضه کرده بود

مثل حریرِ نازکِ دامن کشانِ عشق

ناگاه مرغِ خوابِ من از چشمِ من پرید

دیدم که میزبانِ غمم، میهمانِ عشق

آتش گرفتم از غم و یکباره ذوب شدم

شُرشُر فرو ریختم از ناودانِ عشق

ارغوان

نقدها
  1. طارق خراسانی

    اردیبهشت 16, 1395

    من یکّه تازِ خلوتِ غم بودم آن شب و

    سربازِ پاکبازِ تو در پادگانِ عشق

    با یادِ بوسه ای که به لبهایِ من زدی

    هی بوسه میزدم به لبت با دهانِ عشق

    آغوشِ من تمامِ تو را قبضه کرده بود

    مثل حریرِ نازکِ دامن کشانِ عشق

    ناگاه مرغِ خوابِ من از چشمِ من پرید

    دیدم که میزبانِ غمم، میهمانِ عشق

    آتش گرفتم از غم و یکباره ذوب شدم

    شُرشُر فرو ریختم از ناودانِ عشق

    سلام و درود

    عیدتان مبارک

    هر چه گشتم تا یک بیت را بعنوان شاه بیت انتخاب کنم نتوانستم زیرا تمام ابیات بیت الغزل می باشند.

    بسیار فاخر و استادانه سروده اید.

    غم گاهی مقدس است و گاه ویران کننده

    غم ویرانگر را علاج عشق است و بس

    حال  یکه تاز خلوت غم می خواهد دمار از سپاه غم در آورد…

    او سریاز پاکباز پادگان عشق است

    به به

    من یکّه تازِ خلوتِ غم بودم آن شب و

    سربازِ پاکبازِ تو در پادگانِ عشق

    با یادِ بوسه ای که به لبهایِ من زدی

    هی بوسه میزدم به لبت با دهانِ عشق

    خوشحالم  هستید و اشعارتان زینت بخش این وبسایت می شود.

    در پناه خدا شاد زی……………………………………………………………………..

    • سلام جناب طارق بزرگوار

      سپاسگزار محبت های بی دریغتان هستم

      و خوشحالم که به دیده نقد به این نوشته نگاه کردید

      حقیقتا نقد را دوست دارم و اعتقاد دارم که نوشته ها باید حلاجی شوند تا حداقل به حال و هوای شاعر در زمان سرودن پی برد. در هر حال هر قلمی که روی کاغذ می لغزد چیزی برای گفتن باید داشته باشد و مقصودی برای رسیدن، که اگر غیر از این باشد تنها تبری بر تنه ی درختی فرود آورده و بس.

      سپاس که هستید و لطفتان همیشه شامل حال همه ی دوستان هست

      زنده باشید و پایدار

نظرها
  1. سمانه تیموریان

    اردیبهشت 16, 1395

    درود فراوان

    ارغوان عزیز 

  2. سحر جهانی

    اردیبهشت 16, 1395

    احسنت ارغوان عزیز 

                

  3. مينا امينی

    اردیبهشت 17, 1395

    درودها مهربانو جان

  4. نگار حسن زاده

    اردیبهشت 18, 1395

    سلام مهربانم

    مرحبا

    بسیار عالی بود

    درود بر شما

    موفق باشی عزیزم