🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بگشا دری باز آمدم
در عاشقی با سوز و با ساز آمدم
دل بر جمالت بسته ام، از غیر ِ تو بگسسته ام
لب بسته درمحراب ِیک راز آمدم
در شوق ِ پرواز آمدم
******
دل خسته ام دستم بگیر
در شام ِ ظلمت ها شدم حیران اسیر
ای آشنا با آه ِ من ، از هر نظر دلخواه ِ من
سر می کشد از سینه ام بغض ِ کویر
لب تشنه ام امشب امیر
******
دیگر مرانم از درت
ای آسمان در آسمان بال و پرت
گم کرده راهی می زند بر درب ِ عشقت بی ریا
مستم بکن با جرعه ای از ساغرت
تا گل کنم در باورت
******
گفتی پناهم می شوی
در هر سفر تضمین ِ راهم می شوی
دیگر بریدم از خودم احساس ِ پروازی بده
در جنگ غم ایل و سپاهم می شوی
امشب تو ماهم می شوی
******
طلعت خیاط پیشه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
آذر 30, 1395
درود بر شما
پاسخ
آذر 30, 1395
سلام گرامی خواهرم بانو خیاط پیشه بزرگوار درودتان باد بسیار
عالی بود هزاران درود بر جولان قلمتان مستفیض شدماشید
در پناه خدا باشید وشادکام ………………..
پاسخ
آذر 30, 1395
درود بر شما بانو
خوشحالم از قلم توانمندتون بهره مند شدم
بسیار عالی
موفق باشید
پاسخ
آذر 30, 1395
بسیار زیبا
مانا باشید و موفق
پاسخ
دی 9, 1395
سلام جانان
روزگارتون شاعرانه
زیباس درود بر شما
الهی همیشگی در پناه یزدان شاد و سلامت و شاعر باشید عزیزبانو
پاسخ
بستن فرم