🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اینجا جزیره ی آدم خوارهاست

(ثبت: 255280) بهمن 2, 1401 

 

عدالت را بر دار کرده بودند
دسترنج انسانیت
تحفه ی رنج شد
و پوتین آهنی تعصب
شعور را لگد مال کرد
حتا زمانی که طبقات زندانی ها یکسره شد
باز هم عده ای بیدار کردند
حیوان وحشی خفته در رگ هایشان را
از بشر
شر نطفه داد
و در باتلاق استبداد بزرگ شد
و به جان دستان رو به خورشید افتاد
باید جُست
ساختمان بهشت انسان را
دوباره ساخت
بنای فروریخته در ننگ را
آنکس به طبقه ی هشتم ساختمان بهشت می رسد
که از طبقه ی هفتم جهنم عبور کند
مانند تو
که از نوار رنج برای خود گُل ساختی
و به پیراهنت سنجاق زدی
درست است فرانکل
اما آنکه در جهل خفه شده
چگونه می تواند زنده شود؟
ما هم در این جغرافیای بی گُل
در پی نوار رنجیم
تا خود را بیاراییم
اما
ما هم معصوم نیستیم
انسان دیگر بی معناست
اینجا جزیره ی آدم خوارهاست…

۱۴۰۱/۲/۱۴

پ.ن. فرانکل نویسنده ی کتاب (انسان در جستجوی معنا)

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نقدها
  1. مهرداد مانا

    بهمن 2, 1401

    آنکس به طبقه ی هشتم ساختمان بهشت می رسد
    که از طبقه ی هفتم جهنم عبور کند
    مانند تو
    که از نوار رنج برای خود گُل ساختی
    و به پیراهنت سنجاق زدی

    سلام

    این قسمتش را دوست تر داشتم ، ساده و بی تکلف بود و شعریت بالایی داشت .
    دو پیشنهاد هم دارم :

    به جای بدون گل ، بی گل اگر بنویسید شعر روانتر می شود

    و اینکه اگرچه کاربرد تشبیهات و ترکیبات از قوت شاعر خبر می دهند ، اما نباید اسراف کرد . مثلا در خط اول اگر به جای عبارت ” نای عدالت با طناب جهالت ” بنویسی : ” و عدالت را بر دار کرده بودند ” ، خواننده راحت تر و زیباتر به منظورتان پی خواهد برد و خود به جهالت فاعلین پی خواهد برد . و از طرفی ایجاد ” تشخیص ” هم به شکلی سهل تر اتفاق خواهد افتاد .
    شعرت را چون همیشه لایک کردم و چون همیشه باز منتظر آثارت خواهم ماند . توانستی سری هم به این داداش دیوانه ات بزن .

    • فائزه اکرمی

      بهمن 4, 1401

      درود مانای بزرگ منش
      آنقدر قشنگ می نویسی و نقد می کنی که خط به خط با شوق نقدهای شما را می خوانم نوشته ها را با جان و دل پذیرا شدم چون بجا بود و ویرایش خواهم داد . سلیقه ی من به نقدهای شما نزدیک است اگرچه که ممکن است آن لحظه که می نویسم به ذهنم نرسد و آشفتگی ها و پیچیدگی های ذهنم به قلمم سرایت کند که اینگونه شد که خواندید.
      خواهر شما همیشه شعرهای شما را می خواند☺

نظرها
  1. طارق خراسانی

    بهمن 2, 1401

    درست است فرانکل
    اما آنکه در جهل خفه شده
    چگونه می تواند زنده شود؟
    ما هم در این جغرافیای بدون گُل
    در پی نوار رنجیم
    تا خود را بیاراییم

    سلام و درود

    چه قدر عالی و چه قدر محزون
    به امید روزهای خوب

    در پناه خدا 🌱❤️👌👌👌👌👌👌❤️🌱

  2. رسول علی محمدی

    بهمن 2, 1401

    سلام و درودها
    زیبا و قابل تامل
    شاعرانگی هایتان مستدام

  3. محمدعلی رضاپور

    بهمن 2, 1401

    سلام و درود
    جغرافیای خاطرتان گلستان

  4. بهمن 2, 1401

    درود بر شما
    رعایت ایجاز را فراموش نکنید
    دغدغه و محتوای شعرتان را پسندیدم
    واقعا اینجا جزیره آدم‌خوارهاست👍

  5. سلام و درود

    با توجّه به این مسئله که احترام هر سطحِ نگاه و بینش فردی واجب‌ست فارغ از فحوایِ اثر شما و ایدئولوژی به کار رفته درآن، آن‌چه خواندم اگرچه زبانی سلیس داشت امّا بعید می‌دانم رضایت شعر را بر آورده سازد و اساساً جز متن ادبیِ غیرِ شعر باشد که گاهی گزارشی‌خبری نیز شده است!

    صدالبته آن‌چه این روزها در صفحاتِ بسیاری از کاربران دوست و غیر دوست و شناس و غیرشناس می‌خوانم به‌همین منوال‌ست که قریب به اتفاق متنی ادبی یا ساده متنی را سطر سطر کرده‌ و گمان به سپید بودنش برده‌اند که خالی از فرم‌گاه و صورخیال و فرانسکور و آثار هرمنوتیکی زبان یا زند و بافندشناسی‌ست(با کمال تعجب در بستر خَسِرَالشعرِ عوام استاد هم خوانده و نامیده می‌شوند)

    امید که در آینده‌ای نه چندان دور مشی و منش سپید به قوایِ دو دهه قبل برگردد تا شاهدِ سپیدارِ سپیدِ و سپید روسپیدِ چسب‌دل و دلچسب باشیم و باشم!

    از جسارت وارده عذرخواهم و طلب حلالیت می‌کنم!

    موفق باشید

  6. غلامحسین جمعی

    بهمن 3, 1401

    درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و صاحب اندیشه ام

    سرکارخانم اکرمی

    سپید سروده ی روسپیدی را خواندم و همچنین نقد و کاکنتهای عزیزان جناب
    ” مانا و بخصوص استاد سیدمحمدرضا لاهيجی” را به نظر این خرد مشکل این سپید با ارزش و دوست داشتنی این است که روی تصویر هایی که ساخته اید توضیح دادید . تصویر ها خودشان باید ایده ها را به معرض نمایش بگذارند .
    وقتی روی تصویر صحبت می کنید دوتصور نازیبا را متبادر می کند
    1 ــ حتی خود شاعر متوجه است که تصویر سازی هایش گمبود دارد و قادر نیست مفاهیم را منعکس کند
    2 ـــ نوعی زیر پوستی تهانت به خواننده است که گویا امکان فهمش را ندارد و لازم است برایش توضیح داد.
    در واقع توضیح روی تصاویر و استعاره های شعر مثل خطوط اضافی روی یک نقاشی می باشد .
    امیدوارم که چندان به خطا نرفته باشم و سعی خواهم کرد روی دیگر سروده هایتان نیز اگر چیزی به ذهنم رسید تقدیمتان نمایم

    با پوزش از دخالتهای جا ونا بجایم

    با ارادت و امید بهروزی برای آن بزرگوار

    🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا