🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بغضی به مثل انار، ترکیده…

(ثبت: 217537) آبان 15, 1398 

مردمانی
با شهوتی رها
بوی لاشه ی فقر را
در کوچه های آرزو
بالاتر از رنگِ سیاه
خاک می کنند
تا دختری
آن طرف خیابان
جمع کند با بغضی
سفره ی تقدیرش را
و با آهِ
خط بزند
نان شبش را
بیچاره آرزوهایش
یکی یکی
از شاخه های سردِ نگاهِ عابران
می افتد
روی برگ های زردِ پاییز
و گم می شوند
لا به لای رقص باد
و خورشید
کم کم می بوسد
طلوعِ مکررش را
و ثانیه ها
تکرارِ آوازِ گرسنگی
سَر می دهند در شلوغیِ شهر…
یکی نیست بگوید
چه میکنی شاعر؟
دستش را به غذایی بند کن…

محمدرضانعمت پور

 

 

 

 

نظرها 10 
  1. مینا یارعلی زاده

    آبان 15, 1398

    درود بر شما همشهری خوبم
    جناب نعمت پور گرامی
    شعری اجتماعی و تاثیرگزار
    آفرین و احسنت
    بدرخشید و زنده باشید
    در پناه حق
    🌷🌷🌷

    • محمدرضا نعمت پور

      آبان 15, 1398

      درودها بر شما همشهری، بانو یار علی زاده
      سپاسگزار حضور ثمین و ارزشمندتان هستم
      سپاس از حضور گرم و نگرش زیباتان
      شادزی

  2. مهتاب ایزدسرشت

    آبان 15, 1398

    سلام
    عالیست شاعر👏لذت بردم

  3. مينا امينی

    آبان 15, 1398

    ” بوی لاشه ی فقر را
    در کوچه های آرزو
    بالاتر از رنگِ سیاه
    خاک می کنند ”
    👏👏👏👏👏👏
    درودها آقای نعمت پور
    قلمتان نویسا
    مانا باشید به مهر💐🙏

  4. ژیلاراسخ

    آبان 16, 1398

    🍃💐👏

  5. سپیده طالبی

    آبان 17, 1398

    زیباست گرامی
    درودها تقدیمتان🌺

    • محمدرضا نعمت پور

      آبان 18, 1398

      درودها بر شما
      ممنونم از مکث نگاهتان
      تندرست باشید به مهر

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا