🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تب توهین

(ثبت: 3993) اردیبهشت 17, 1396 

دعوتِ ساز و سزا با لبِ نفرین دارد

حال می بخشد اگرچه تبِ توهین دارد

بی خبر ازعطشِ عشق  کجا می فهمد

عاشق آن است که جانمایه یِ تمکین دارد

به  خدا وندِ بشارت دِه و ترساننده 

جنگِ مهراست که او با منِ مسکین دارد

نازنینم به نمازِ تو قسم می دانم

ناز بانویِ دلم  دغدغه ی دین دارد

چون شهاب ازدلِ شب، خنجرِخورشید گذشت

صبحِ صادق همه جا صورتِ خونین دارد

به تماشا یِ تو پیرِ  خرد ی  مجنون شد

تلخ کامی ، همه جا شهرتِ شیرین دارد

بهترآن است که عاشق نشود ، نازک دل

عاشقی عاقبتی مشکل و غمگین دارد

خود نمایی عبث و پوشش افکارخطاست

نزد معشوقه که خود جام جهان بین دارد

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):