🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مخمس با تضمین از غزلِ زیبای خانم حسن زاده (نگار)
عروس حجله ی غم روبروی نرگس ها
نماز خواند و دعایی، به کوی نرگس ها
گرفت دستِ نیازش گلوی نرگس ها
گرفته دخترکی عطر و بوی نرگس ها
نگاه او شده همرنگ روی نرگس ها
نشسته با بغلی گل به جای دلخواهی
به انتظارِ مسافر رسد که از راهی
رسید بنز سیاه و کشید او آهی
چراغ قرمز و آقا تو گل نمی خواهی؟
تمسخر دو جوان طعنه گوی نرگس ها
دوباره ناله ی دختر، ز روی مجبوری
بخر کمی گلِ نرگسَ، مگو که معذوری
ثواب دارد این کارِ تو، مکن دوری
صدای ترمز و آهای، تو مگر کوری؟!!
و ریخت دلهره ی بچه، توی نرگس ها
ببست چشم امیدش غروبِ روزی بَد
به مثلِ قمری زخمی نفس نفس می زد
غمی ست در دل من زان کسی چه میفهمد؟!
نداشت فرصتی، از آن طرف موتور آمد
و آه ریخت کمی خون به روی نرگس ها
صدای جیغِ بنفشش[1] به گوش من پیچید
به آسفالتِ خیابان به گِردِ خود چرخید
تمامِ پَر پَرِ گل ها به جوی آبی دید
درست مثل قناری کمی به خود لرزید
نگاه آخر او توی جوی نرگس ها
هزار جامِ امیدش، که ناگهان بشکست
اجل رسید و ز تن مرغ جان به آنی جَست
دلم ز سینه در آمد، کنارِ او بنشست
شبیه قاصدک آرام چشم خود را بست
گرفته بود گمان خلق و خوی نرگس ها
از آن طرف گلِ نرگس به دست دُختِ جوان
گذاشت دسته گلی، روی پیکرِ بی جان
به فکرِ دردِ پدر بود و مادری بی نان
چراغ سبز و خیابان شلوغ و گوشۀ آن
دوباره دخترکی خیره، سوی نرگس ها
16 تیر 1393
پی نوشت
جیغ بنفش. ترکیبی زیبا از زنده یاد هوشنگ ایرانی ست ، جیغ بنفش در اثر ضربه سخت به عضوی از بدن که باعث فریاد شخصی شود گویند، جای ضربه به رنگ بنفش در خواهد آمد. جیغ بنفش می تواند در اثر گرفتن ویشگون سخت از بدن شخصی حادث شود.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):
دی 18, 1400
سلام
1- سابق نیز گفتم در غزل لغات کهن به کار نرفته ولی شما در تضمین ز ، دخت و … بکار بردید که کهنست و عملا دوگانگی زبانی رخ نموده است
2-فضای بند ببست… احساس کردم با بقیه تفاوت دارد
3-صدای جیغ بلند فکر کنم صدا و بلند حشو باشد چون هر جیغی صداست و جیغ آهسته هم فکر کنم نداشته باشیم
4- در تضمین باید به مخاطب این احساس دست دهد که با اثری واحد از ابتدا تا انتها روبروست این از حیث ارتباط تک تک ابیات با قبل و بعدش از طرفی دیگر مخاطب باید احساس کند این شعر را یک شاعر سروده است تفاوت دو قلم درین تضمین و تضمین پیش مشهود بود
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
می دانید که عاشق نقدم
تنها از نقد آن عزیز جیغ بلند به دلم نشست
حرفی اساسی ست
چون جیغ صدای بلند است و جیغ بلند، حشو ملیح محسوب می شود .
جیغ بنفش همان جیغ بلند است.
که بسیاری صاحب این ترکیب بسیار زیبا را به باد مسخره گرفتند
باور کنید اگر می توانستم از آن در مخمس استفاده می کردم ولی افسوس نمی شود.
صدای جیغ بنفشش به گوش من پیچید، انگار شد به به
اگر شما هم تایید کنید صد در صد از آن سود خواهم جست
بگذارید جیغ بنفش را برای شما معنا کنم
ضربه ی ناگهانی به عضوی از بدن که دردناک باشد و جای آن بنفش شود را جیغ بنفش گویند. .
مانند “ویشگون * سخت
ترکیب از زنده یاد “هوشنگ ایراتی” ست، جانش شاد
یک نکته هم عرص کنم.
هیچ لغتی کهنه نمی شود اگر لازم شود از” اندر” در جایی سود ببرم، خواهم برد.
این حرف ها ی نو و کهنه باقیمانده کارزاری از مباحث موافقان و مخالفان شعر نو می باشد که متاسفانه هنوز در ذهن ها نقش بسته است در دانشگاه ها هم هنوز ترکش های آن انفجار وجود دارد عزیزم آنقدر بعضی ها در این زمینه حساس شده اند که غزل های نو و بی نهایت زیبایی را سروده اند که به لحاظ معنایی بی محتوا هستند، فرصت کنم چند تایی از آن ها را برای تان می فرستم که زیبای واژه ها بسیار دلنواز است ولی به لحاظ معنایی هیچ چیزی نصیب خواننده نمی شود.
سپاس از اینکه برای سلامت مخمس قلم زده اید.
در پناه خدا….. 🌿❤️👌🙏🌿
پاسخ
دی 18, 1400
سلام شاید ناخودآگاه بهترین جایگزین را انتخاب نمودید صدای جیغ بنفشش احسنت مطلب بعد حقیر هم اندر دوستم ولی در غزلی که انتخاب نمودید نشانی از اندریات نیست مخاطب در حین خواندن مدام در آمد و شد بین زبان شما و زبان غزلسرا است و این دوگانگی یکدستی اثر را مخدوش میکند زنده باشید
پاسخ
دی 18, 1400
سلامی دیگر
دقت بفرمایید
به آسفالتِ خیابان به گِردِ خود چرخید
تمامِ پَر پَرِ گل ها به جوی آبی دید
درست مثل قناری کمی به خود لرزید
نگاه آخر او توی جوی نرگس ها
آیا این ابیات به زبان شاعر شباهتی ندارد؟
آسفالت خیابان واژگانی نو در ادبیات معاصر نیستند؟
فرمودید دخت واژه کهن است!
آیا این وآژه زیباتر از دختر نیست؟
ابیات تفسیری مخمس بقول معروف با ابیات غزل مرجع همسان و همسو نیستند؟
از آن طرف گلِ نرگس به دست دُختِ جوان
گذاشت دسته گلی، روی پیکرِ بی جان
به فکرِ دردِ پدر بود و مادری بی نان
چراغ سبز و خیابان شلوغ و گوشۀ آن
دوباره دخترکی خیره، سوی نرگس ها
یا در این بند ابیات مخمس هماهنگی با واژگان شعر مرجع ندارد؟ و از طرفی چقدر فرق بین زبان شاعر مرجع با مخمس سراست؟
پاسخ
دی 18, 1400
درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
قلمتان نویسا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 18, 1400
درود استاد لذت بردیم🌹🌹👏👏
تو ز درک غم و شادی لذت برده ای
که شعری چو این خوش سروده ای
بداهه
ماشین ها
به چراغ قرمزی متوقف کردند
در چهار راهی که چهار بیراهه بود!
بچه ها
از چند سو شتافتند
کنارِ در ها ایستادند
تنها شانس شان بود
شیشه ی راننده ای پایین می آمد
اما این
سبز راهنمایی بود
امید شان را پاره کرده بود
*
چراغ احتیاط را
برای چه ساخته اند!؟
ببخشید استاد جسارت خط خطی هایم را🌨🌨
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
بداهه و شعر زیبای تان را خواندم و لذت بردم
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌹👏🌿
پاسخ
دی 18, 1400
ماشاء الله، ماشاء الله ❤️🙏
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر نگاهتان
ماشاءالله به جود نازنین شما
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌹🌿
پاسخ
دی 18, 1400
درودهای بیکران استاد خراسانی گرانقدر
نشسته با بغلی گل به جای دلخواهی
به انتظارِ مسافر رسد که از راهی
رسید بنز سیاه و کشید او آهی
چراغ قرمز و آقا تو گل نمی خواهی؟
تمسخر دو جوان طعنه گوی نرگس ها
مخمس بسیار زیبا و استادانه ای است
🌷🌷🌷🌷
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
سپاس از حضور دخت ادیب و اندیشمندم
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 18, 1400
درودها استادخراسانی بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین والبته جگرخراش
درودبر هردو شاعر عزیز و توانا
موفق وشیرین بیان باشید
🌷🌷🌷😔 😔 😔 😔 😔 🌷🌷🌷
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 18, 1400
. درودها نثارتان 🌺
. استادی که با قلم جادویی اش و احساس و انسانیت و دانش شاعری اش شناخته شده . هر مخاطبی را مسحور جادوی واژه گانش . . ای از تبار حکیم توس تمامی سروده هایت در هر قالب و سبکی با هر درون مایه ای . عاشقانه . اجتماعی . اندوهناک . شاد و احساسی . . بی همتا هستی ، و من همواره به آموختن از این صفحه مفتخرم بزرگ استاد خراسانی
. سایه سارعمرتان به درازنای طره های شادمانی
. 🌺🌺🌿🌿🌹🌹🌿🌿🌺🌺
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود
سپاس از دوست فرهیخته و شاعر توانا خسرو جانم
در پناه خدا 🌿🙏❤️🌿
پاسخ
دی 18, 1400
. و درودی دیگر بار 🌺
. استاد گرانمهرم در صفحه ( آخرین مطالب )
. حافظ و خاقانی را نوشته ام . . در انتظار نگاه استاد
. سپاسگزارتان هستم 🌺🌿🌹🌿🌺
پاسخ
دی 18, 1400
چشم
پاسخ
دی 18, 1400
احسنت استاد
ولی کاش می مردم و این دردها واقعیت نداشت🌺🌺🌺🌺
پاسخ
دی 18, 1400
سلام و درود بر بزرگ شاعر پاک
الهی سلامت باشید و خداوند از نعمت های دنیا به وفور به آن عزیز عنایت کند که توان کمک. به کودکان کار در سراسر کشور را داشته باشید.
جان لطیف شما ستودنی ست.
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹❤️🌿
پاسخ
دی 18, 1400
.. درودها نثارتان 🌺
. استاد والانگر حسب الامر جنابعالی یاد آوری این که نوشتار سریالی حافظ و خاقانی هر روز درج می شود و در سه قسمت پایان می پذیرد .
. نگاه خردمندانه و مهربانانه استاد شایان فخر و بالندگی ست .
. سپاس صمیمانه ام را پذیرا باشید 🌺🌿🌹🌿🌺
پاسخ
دی 20, 1400
سلام استاد ببخشید میشه شعرهای خود من و که در سایت شعر پاک به اسم تخلص بنده آرمیتا مولوی ثبت شده را حذف و به اسم خودم معصومه سلیمی بنی بنویسید ..ممنون میشم
پاسخ
بستن فرم