🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شب به شب با خاطراتت میرود جانم هنوز
بی تو ماندم زنده اما گیج و حیرانم هنوز
نوشداروی تمام درد دل هایم ببین!
فارغ از درهای بسته، فکر جبرانم هنوز
از تمام شعرها _بابا_ تو منظور منی
ماندهام درمانده اما شعر میخوانم هنوز
شاهدم بودی در آشوبت دلم پر میکشید
مثل شب های گذشته دل پریشانم هنوز
رفتنت را هیچکس باور ندارد ذره ای
آه بابا شاکی از تقدیر یزدانم هنوز
حتم دارم عاقبت چشمم به چشمت میرسد
گرچه بعد از کوچ تو سر در گریبانم هنوز
#بهاره_کیانی
#بهاره_کیانی_قلعه_سردی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
خرداد 4, 1400
سلام
چه خوب که در این سایت واقعاً خوب و بدور از حواشی با مدیریت عالی سرکار خانم عسکری روز به روز شاهد حضور شاعرانی قابل و هنرمند هستیم
سروده های خانم قلعه سردی را در فضایی دیگر دنبال می کردم و همیشه از ایشان شعر خوب خواندم و این سروده هم در ردیف همان اشعار خوب است
🌹🌹🌹👏
پاسخ
خرداد 4, 1400
سلام و درود
استقامت دختر عزیزم را در مقابل طوفان بلا می ستایم.
امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشی و راه پر افتخار پدر گرانمهرت را ادامه دهی
جانش شاد و وجود دختر عزیزم بری از گزند روزگار.
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🖤🌿
پاسخ
خرداد 4, 1400
درودی از جان
نثار قلب مهربانتان
شاعر والا مهر
🌸🌹🌸🌹
پاسخ
خرداد 5, 1400
درود بهاره بانوی گرامی
چقدر لطیف .عمیق و زیبا سروده اید.
روح پدر شاد.
در پناه خدای مهربانی ها باشید🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 15, 1400
می کنم دنبال هنوز،شعر هایت را بهارم در دیار دیگری بابا هنوز
که اگر تو، با خبر بودی ز این احوال ما
پاک میشد حالت درماندگی
از میان شعر هایی که تو در وصفم نگارش میکنی بابا هنوز
بنظرم اگه پدرتون میخواست یه کامنت بزاره…همچین کامنتی میزاشت…
پاسخ
بستن فرم