🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۴/۰۷/۱۷ |
| تعداد شعر: | 351 |
| تعداد مطالب: | 22 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۲۱ |
تا به کوی می فروشان راه بردم در بهار
خاطراتی تلخ و شیرین پشت هر در داشتم
نزد هر ساقی که رفتم از محبت های او
باده ای نوش آفرین هر شب به ساغر داشتم …
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
دی 3, 1401
سلام و درود بر حضرت استاد گرانمهرم
بسیار زیبا و دلنواز
در پناه خدا🌿👏👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
دی 3, 1401
استاد عزیز و کرامند.از بذل توجه تان سپاسگزارم.
پاسخ
دی 3, 1401
درودها استاد .
چقدر زیبا و دلنواز.ای‌کاش تبدیل به غزلی می‌شد و عطش جان‌را بیشتر سیراب می‌کرد.
قلم زرنگارتان نورافشان.
🌺🌺🌺
پاسخ
دی 5, 1401
درودتان…………..اتفاقا به غزلی 10 بیتی تبدیل شد.
پاسخ
دی 5, 1401
درودها استاد گرانقدر💐
پاسخ
دی 5, 1401
سپاسگزارم…………..
پاسخ
دی 5, 1401
سلام
و به نظرم می ارزید که ادامه دار باشد . هرچند همین یک استکان نیز بوی اقیانوس داشت
پاسخ
بستن فرم