🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 زلف سخن ..

(ثبت: 4733) شهریور 11, 1396 

بسمه تعالی

 

شمع سوزان توام   پروانه را گم کرده ام

صاحب میخانه ام  پیمانه  را گم کرده ام

 

دور لب های قشنگ تو حریم  زندگی ست

خارج از آن دایره    میخانه را گم کرده ام

 

دیگران در سینه یک دل عشق پیدا کرده اند

من ولی در خود   دل دیوانــه را گم کرده ام

 

از من بی خانمان  آغـاز هستی را نپرس

در دل  ویرانه ها   افسانه را گم کرده ام

 

می رود از دست من زلف سخن هنگام عشق

در پریشان حالی اینجا شــانه را گم کرده ام

 

سینه مالامال از   نا مهربانی های توست

با تمام بی کسی  بیگانــه را گم کرده ام

 

مثل غواصی که حیران می شود از موج ها

زیر دریا گوهر یکـــــدانه را گم کرده ام

 

در قفس  از بهره ی  آزاد بودن غـــــافلم

مرغ بی بالم  که آب و دانه را گم کرده ام