🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گر که باغ سیب جنّت را هم آتش می زدیم
این همه خواری و خفّت پاسخ انسان نبود
.
در جهان جنگ و ننگ و آدم هفتاد رنگ
هیچ راهی رو به سوی مقصد ایمان نبود
.
غصّه همزاد بشر گردید و غم شد واجبات
در تمام عمر شادی را ولی امکان نبود
.
یوسف اقبال ما در چاه گویی مُرده است
وَر نه این نسلِ بشر در حسرتِ کنعان نبود
.
سروده : بابک حادثه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
آذر 7, 1401
درود بر شما جناب احمدی عزیز
پر محتواست این اثر پاک
زنده باشید💐🙏👏👏👏👏🌹
پاسخ
آذر 9, 1401
عرض ارادت والامقام منت می نهید بر این بیمقدار 🌺🌺
پاسخ
آذر 7, 1401
شعر همیشه با تلمیح زیبا میشه به شرطی که مثل این سروده در کاربرد اون ظرافت داشته باشی
آفرین پسر
پاسخ
آذر 9, 1401
درود خوش آمدین عزیز مهرتان افزون باد 🌺🌺🌺🌺
پاسخ
آذر 7, 1401
درود جناب حادثه بزرگوار..🌹🌹
بسیار عالی 👏👏
پاسخ
آذر 9, 1401
درودتان باد شاهزاده خانوم منت نهادین 🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آذر 7, 1401
گر که باغ سیب جنّت را هم آتش می زدیم
این همه خواری و خفّت پاسخ انسان نبود
سلام بابک عزیزم
چقدر این اثر زیبای شما سوز غم داشت
درودت
در پناه خدا 🌿👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
آذر 9, 1401
عرض ادب و ارادت والامقام بنده نوازی فرمودین 🌹🌹
پاسخ
آذر 7, 1401
درود جناب احمدی
غصه همزاد بشر گردید و غم …از واجبات
بی نهایت زیباست🌷🌷🌷
پاسخ
آذر 9, 1401
درودها سرور گران ارج حقیر را سرافراز فرمودین 🌸🌸
پاسخ
بستن فرم