🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 لاله ی خودرو

(ثبت: 267632) بهمن 21, 1402 

 

رگ یا ریشه ام را بزن
جوری که بخشکد
مواظب باش خون نچکد
که از خاکم هزار لاله به انتقام بر می خیزد
من انتقام خود را با گل های خودرو می گیرم
با گل های خوش رو
با گل های خوش بو اما داغ دار
وقتی تمام مرا پر پر کردی
مواظب باش تمام من از داغ لاله لبریز است
آری من یک نقطه از شب را پنهانی در سینه ام جا داده ام
هیچ کس من را به خاطر آن ملامت نخواهد کرد
هیچ کس نخواهد پرسید پس آن نقطه ی سیاه چیست
هیچ کس نخواهد گفت تو هم گناه کاری
آن سند آزادگی من است
تمام دنیا خواهند دانست که من تن به بردگی نداده ام
هیچگاه سرد نخواهد شد
وقتی باران ببارد داغ من در جستجوی تازه ای از معنای آزادی
تمام خود را تفسیر خواهد کرد
وقتی آتش دوباره شعله ور گردد
نشان خود را به خاکستر گم نخواهد کرد
داغ من درمانده با مهر بردگی نخواهد بود
هیچگاه از درد و تالّم با من سخن نگو
من خود مرید آن داغ سخنگویم که افسار زبان را کشیده است
در سکوت من هیچگاه پادرشتی نکن
هیچ اسبی پیشرو حرکت افسارگسیخته در محضر داغ من نخواهد بود
به بهانه میخ در پای سکوت از نعلین اسب آویزان نشو
از این معرکه جان سالم به در نخواهی برد
هر چند تفسیر کامل و تمام خوش شانسی باشی
لاله ی پر پر من، عصیان سُم را بر ملا خواهد کرد
دیگر چه توفیر دارد بعد این همه تاختن از غبار به ستوه آمده باشی یا از عرق
دیگر شرم نکن
نگذار بازوی ورم کرده از تو سنگین باشد

 

تقدیم به بهترین مادر دنیا، حضرت زهرا (س)

 

 

نقدها
  1. مهرداد مانا

    بهمن 23, 1402

    سلام
    راستش وقتی آخرش را خواندم ، ناچار شدم که دوباره از اول برگردم و بخوانم تا بیشتر متوجه مصادیق آن شوم که حالا نمی دانم این مشکل از کم هوشی ماناست یا فرستنده ی مهدی ؟ که اگر پانوشت را نمی خواندم ، نمی توانستم حدس بزنم برای کیست؟
    ..
    جدای از این مساله، سوالی ذهنم را درگیر کرده که شاید همین جا بپرسم و تیک نقد را هم بزنم تا شاید دیگر دوستان هم خواستند در این بحث شرکت کنند : همان طور که پیشتر هم دیده اید ، بنده با اینکه مسلمان نیستم و پدر و اجدادم نیز هیچ یک مسلمان نبودند ، اما نسبت به پیامبر اسلام و خانواده اش ، حس خوبی داشته و دارم و این احساس گاهی هم منجر به سرودن شده که سه قطعه از همان سروده ها هم همینجاست ( آواز احمدی / ظهور / آیه ی معراج ) . اما پس از اتفاقات اخیر این ترس را دارم که اگر باز هم دست به انتشار سروده های مذهبی بزنم، به همدستی با طبقه ی حاکم و قرائت رسمی شان از دین ، متهم شوم . و حتا در اینستاگرام هم که مدت کوتاهی فعال بودم، باز هم از انتشار شعرهای مدح پیامبر ، ابا داشتم . در حالیکه برخی از آن سروده ها جزو آثار نسبتا خوب مانا هستند و شاید حیف باشند که قربانی این وضعیت شوند . حال نظر شما در این مورد چیست؟


    برگردیم به خودتان :
    آیا برای آنکه دختر پیامبر اسلام را برترین زن عالم بنامیم، دلیلی خردمندانه داریم؟ ( اگر آیه و روایت را فاکتور بگیریم )

    و راستی :
    اینم از دفتر پنجم بنده س . سال ۸۹ :

    حس می کنم
    پی آن پیامد شوم
    به پهلوی تو ، دردی پنهان پرخاش می کند

    حس می کنم هنوز از صاعقه ی ان سیلی
    آسمان چشم تو بارانی ست
    و از هرم آن هیمه ی سوزان
    در دلت ، خرماپزان مصیبت است !
    ..
    فغان ای فاطمه
    در تابوت کهکشان
    تو دوش رفتی بر دوش آن شهسوار ، به بی نشان سرا
    و از گور تو
    جز گریه های علی
    نشانی بر جای نماند .

نظرها
  1. مهرداد مانا

    بهمن 23, 1402

    راستی اینم بگم خدمت مدیریت محترم و اعضای دوست داشتنی سایت ، که علت اصلی کم کاری ام در این یکی دوماه ، حضورم در کشور عراق بود و عدم دسترسی ام به همه چیز . روزی نیمساعت آنلاین می شدم که اغلب به خانواده اختصاص می یافت .
    امیدوارم بتوانم حضور بهتر و موثرتری داشته باشم.

    • مهدی محمدی

      اسفند 4, 1402

      سلام و عرض ادب مانای عزیز

      ابتدا خوش آمد عرض می نمایم و از خداوند متعال می خواهم گشایش و فرجی در زندگی تان حاصل گردد چون تقریبا از زمانی که می شناسمتان همیشه با مشغله ی زیاد و سفر و کار و سختی های زیاد زندگی دست به گریبان بوده اید و البته کمی از این تلاش های وافر به خصوصیت و خصلت مانا برمی گردد که به نظر من شخصی است بسیار فعال و پویا و اگر سفارشات اسلام عزیز در این زمینه را درنظر بگیریم می بینیم که مانا شخصیتی است قابل تقدیر از حیث تلاش و کوشش و کار و روحیه ی جهادی

      و دوم اینکه بسیار خوشحال شدم که فرمودید فعالیت تان بیشتر می شود چون من هم از این پس فعالیتم در شعر پاک افزایش می یابد و بسیار می پسندم باز هم با هم گفتگو کنیم.

      اما در خصوص شعری که نگاشتم تقدیم به حضرت زهرا (س)، راستش اگر شما شعری را در خصوص فرد یا شخص خاصی بنویسید سخت می شود فهمید مگر اینکه جزئیات زندگی آن شخص را هم بدانید و البته مانا تاریخ را خوب بلد است و حق هم دارد بخواهد بداند چطور این شعر منتسب به حضرت زهرا(س) است که ایشان بدون پی نوشت قادر به حدس آن نبودند و البته اگر شاعر هم معتقد بود مخاطب با خواندن این شعر قادر به چنین تشخیصی بود احتمالا از ذکر پی نوشت اجتناب می ورزید. بنابراین پی نوشت در این اثر کمک است به مخاطب شعر برای این که در اشارات شعر دقیق شود. البته این شعر به نکات ظریفی اشاره شده است. از جمله این که این شعر بیشتر مرتبط است با فرزند آن حضرت امام حسین علیه السلام و ماجرای تاختن اسب بر بدن های ایشان و آن جایی است که صحبت از «عصیان سم» می شود. گویند دشمنان امام حسین علیه السلام به منظور شادمانی و فخر ورزیدن نسبت به انتقامی که گرفته اند نعل اسب را آویزان می کردند تا اشاره ای باشد به آنچه کرده اند، گویا بعدا آویزان کردن نعلین از درب منزل بعنوان نماد خوش شانسی رایج شده است و مع الاسف ناآگاهانه در ایران هم از درب منازل گاهی نعل اسب آویزان می کنند بی آنکه متوجه باشند چه بی احترامی به شهدای کربلا می شود. و آن جایی است که در شعر می گوید

      هر چند تفسیر کامل و تمام خوش شانسی باشی
      لاله ی پر پر من، عصیان سُم را بر ملا خواهد کرد

      و اما در شعر شریف تان «پهلو، سیلی، خرماپزان و غیره» اشاراتی است به حضرت زهرا (س) و البته شما اسم امام علی علیه السلام و حضرت زهرا(س) را نیز به وضوح آورده اید که گویا مشابه همین «پی نوشت» شعر حقیر می باشد با این تفاوت که شما واضح اشاره داشته اید و بنده تنها اشاره کرده ام ماجرای «اسب تاختن به بدن شهدای کربلا و ارباً اربا آنجا که می گوید لاله ی پر پر من عصیان سم را برملا خواهد کرد و همچنین اشاره به «بازوی ورم کرده ی حضرت زهرا (س) در همان ماجرایی که شما در شعرتان تشریح بیشتری کرده اید و دیگر اینکه معنای «لاله» متعدد می باشد از جمله اینکه می تواند تمام شهدا باشد بالاخص حضرت زهرا (س)، شهدای کربلا و حضرت علی اکبر علیه السلام که شبیه ترین فرد به پیامبر (ص) بود و وجود مبارک ایشان در سپاه امام حسین علیه السلام، پیامبر اکرم(ص) و جبهه حق را تداعی می کرد و جوانی ایشان و خون سرخ ایشان و بدن اربا اربا که با تعبیر لاله ی پرپر متناسب است. وجود حضرت زهرا(س) نیز دقیقا همینگونه بود با آن حمایت ها که از علی (ع) می کرد و آن احادیث که از پیامبر نقل می کرد و از ثقلین می گفت و مع ذلک وجود گهربار ایشان در جبهه حق بود که حق را آشکار می کرد منتها این گل لاله که چون آن لاله پرپر شد تنها 18 سال داشت. گویا حضرت علی اصغر(ع) هم تنها شش ماه داشت.

      اما برگردیم به آن بخش دوم سوالتان. ببین مانای عزیز مهدی محمدی معتقد است احساسات پاک و شریف آدمی را نمی توان تحریف کرد. ما شخصیت هایی را ستایش می کنیم که علاوه بر جنبه ی قهرمانی، وجهه پهلوانی، غیرت، آزادگی، شرف، مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم در برابر ظالم دارد. بنابراین این طبیعی است مهدی محمدی شخصیتی مانند جومونگ که پناهندگان بی دفاع را جمع می کند و از ایشان حمایت می کند را نیز مورد تعریف و تمجید قرار دهد حال آنکه جومونگ مسلمان نیست. پس ببینید که موضوع شعر فراتر از دین و مذهب و ملیت است. چنانکه امام علی علیه السلام را شخصیت های بسیاری از مسیحی و غیره ستایش کرده اند از جمله جرج جرداق. بنابراین سوال اینجاست که جرج جرداق مسیحی چه چیزی را ستایش کرده است؟ آیا دین علی علیه السلام را ستایش کرده است؟ آیا مذهبش را ستایش کرده است؟آیا شخصیت قهرمانی اش را ستایش کرده است؟ و دیگران چه چیزی را ستایش کرده اند؟ اگر چه در نظر حقیر علی علیه السلام تمام جنبه ها و وجهه های زندگی اش قابل ستایش و تمجید است لکن به نظر می رسد شرف و آزادگی و انسان دوستی اوست که ستایش کرده اند وگرنه شمشیرزن در طول تاریخ بسیار بوده اند. بنابراین وقتی مهدی محمدی یا مانا نیز شعری می گوید در خصوص پیامبر اکرم (ص) یا امام علی علیه السلام یا حضرت فاطمه (س)، من سوال می پرسم چه چیزی را ستایش کرده است؟ بله و البته در پی نوشت این اثر اسم حضرت زهرا(س) آمده است اما خب غالبا حتی در پی نوشت هم نام نمی آورم بلکه مرام می آورم. این شعر مرام امام حسین علیه السلام و مرام حضرت زهرا (س) را ستوده است و مرام فرای مذهب و فرای ملیت است. گویا اشخاص و ملیت ها از دیر باز فهمیده اند برای آنکه برای خود دکان و دستگاهی درست کنند لازم است به یک سری چیزها که نزد مردم مقبول است چنگ بیاندازند یکی از این ها همین دین است. در طول تاریخ به ادیان گوناگون دست دراز کرده اند سراغ مسیحیت رفته اند سراغ اسلام رفته اند سراغ زرتشت رفته اند، سراغ نام ها و قهرمان ها رفته اند و ادیان دیگری هم درست کرده اند. این ها چون نتوانسته اند به آن حقیقت والا که مرام و شرف و آزادگی و ظلم ستیزی است برسند، سعی کرده اند به اسامی دست بیاندازند و با متشابهات عوام فریبی کنند. گویا در نوشتن هر دو شیر است اما این کجا و آن کجا، یکی آن شیر است که آدم می خورد یکی این شیر است که آدم می خورد، یک هم آن شیر حیدر است که در جنگ با دشمنان پیشتاز است و زرهش پشت ندارد چون هیچگاه به دشمن پشت نمی کند ولی همان شخصیت مبارز شب ها کیسه بر پشت دارد و برای یتیمان و فقیران نان و خرما می برد همان شخصیت است که شب ها در چاه گریه می کند. بگذریم متوسل شدن به نام حضرت علیه السلام زمانی خوب است که مرام و معرفت هم در پی اش بیاید.

      متشکرم

  2. سحر فهامی

    اسفند 20, 1402

    درود بر شما 🌹🌹🌹🌹🌹🌱🌱🌱🌱🌱👏👏👏👏

  3. حمید گیوه چیان

    فروردین 1, 1403

    درود جناب محمدی
    سال نو مبارک
    با آرزوی بهترینها برای شما
    شاد و سلامت باشید💐💐💐🌺🌺🌺

    • مهدی محمدی

      فروردین 4, 1403

      سلام همچنین سال نو بر شما مبارک 🌹

  4. مهدی سیدحسینی

    فروردین 7, 1403

    درود بر شما
    🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا