🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای عشق آیا در بساطت ماه داری؟
مِثلِ سلیمانی سلیمان شاه داری؟
در خانقاه و مسجد و در معبدِ خود
یک فارغ و دیوانهٔ الله داری؟
از اینهمه مرد و زن و وابستگانت
روشن ضمیری, عارفی, دلخواه داری؟
در کشور و حتّیٰ حوالیِ نگاهت
غیرِ سراب و آدمِ گمراه داری؟
در شعر و دیوانِ هزاران سالهٔ خود
عطارِ نیشابوریِ آگاه داری؟
ققنوس و قاف و آسمان و آسمانی
جمهوریِ خورشیدِ ثارالله داری؟
سربسته میگویم تو با هرکه نشستی
از بردنِ نامِ علی اکراه داری!
ای عشق میدانم نمیفهمی مرا چون
قلبی سیاه و غافل و خودخواه داری!
در مردمِ بی سیرت و با صورتِ خود
ضحاک و ابن ملجمی همراه داری!
نام تورا باید عوض کرد و مرض خواند
وحشیترین دردی و قربانگاه داری!
تو حزبِ بعثی و غلط بسیار کردی
یا حزبِ بادی و نظر بر کاه داری!
ـــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی.هند
ـــــــــــــــــــــــ
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
دی 22, 1401
سلام و درود جناب دکتر مدهوش عزیز
صبح و روز حضرت عالی بهشت
خاکسار و سپاسگزارم
دی 22, 1401
سلام و درود جناب شرعی گرانقدر
بزرگوارید
از لطف و محبت شایان حضرتتان سپاسگزارم
دی 22, 1401
سلام و درود جناب جمعی گرانقدر
بزرگوارید و کوچک نواز
سپاسگزار و خاکسارم
“من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم”
دی 22, 1401
سلام و درود جناب رضاپور
شب خوش
از لطف شایان شما سپاسگزار و خاکسارم