🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
موهایم را باز کرده ام
عریانِ عریان
می دَوَم تا بی نهایت
به سمت آزادی
حرفی ندارم
چون چیزی ندانم
من از دوست داشتن ها خبر ندارم
از بوی سیگار آدمهایی که مرا میبوسند
بیزارم
متنفرم
دلم میخواهد
دلم میخواهد کش مویم را باز کنم
بِدَوَم
نه تا بی نهایت
نه به سمت آزادی
بلکه به سمت دست های پینه بسته ی پدرم
بوسش کنم
بوسم کند
مگر من چند سال دارم
دختری پنج ساله ام
همه دوستم دارند
من که خبر ندارم!
به وقت 1398.04.08
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
فروردین 24, 1399
سلام و درود
بوسه بر دستان پینه بسته …
دستمریزاد
تقدیمی : 🌸
پینه دستی را کنی بوسی ، دلا
طالب آن روزی حلالی از خدا
خوش به حالت با حیایی زندگی
دور از دنیای دونان ، مرحبا
ولی اله بایبوردی
24 / 01 / 1399
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پاسخ
فروردین 29, 1399
درود بر شما
قدردان حضور ارزشمندتون هستم
ممنونم از همراهی گرمتون
سبز و سربلند باشید
در پناه حق
پاسخ
فروردین 24, 1399
سلام آقای نعمت پور
ممنونم از اشتراک گذاری
ماناباشید به مهر💐🙏
پاسخ
فروردین 29, 1399
درود بر شما
بسیار ممنونم از حضور گرمتون
لطف سرشار و مهربانیتون رو قدر می نهم بزرگوار
در پناه حق
پاسخ
فروردین 24, 1399
🌺🌸🌷🌸🌸🌸🌺
پاسخ
فروردین 29, 1399
🌺🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 24, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
فروردین 29, 1399
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
بستن فرم