![سیاوش آزاد](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2022/07/images134.jpeg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وجود را تو چرا زیر هاونی کوبی
ز فرط نوش می کهنه جان من خوبی
چو روغنش بگرفتی به سر بمالیدی
دل حزین بگرفت و به خاک غلتیدی
به خاک و زیت مشعشع سرت مطلا شد
ره تنفس مغزت ببست و یلدا شد
دو حفره راه نجاتت شد و زکام آمد
طریق وحدت تو شد دهان و کام آمد
درش بکوبی و کامی میسرت نشود
و آن ضعیفه ی یاغی که همسرت نشود
تویی و دق در و انعکاس آن از کوه
که ایستاده در آنجا به عمر حضرت نوح
و بغض راه گلو را نمود سد و بهت
معوجانه نشسته به پشت سد موت
ز اشک های تو طوفان و آن در قائم
عمود خیمه و فلک تو در دل مظلم
وجود را تو چرا زیر هاونی کوبی
سیاوشانه گذر کن سوار بر چوبی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (19):
شهریور 15, 1401
سیاوشانه گذر کن سوار بر چوبی…
خیلی زیبا بود و سرشار از ظرایف
چشمه ذوقتان جوشان
پایدار باشید🌺🌸🌷
پاسخ
شهریور 15, 1401
سلام متشکر
مصرع آخر را خود نیز دوست دارم
سپاس از بذل توجه
زنده باشید
پاسخ
شهریور 15, 1401
البته یک کلمه از این اثر را فکر کنم مطلوبتان واقع نشد ولی به نظر می رسد با توجه به بافت قدمایی اثر قابل اغماض باشد اگر نه باید که واژگان اثر را عوض کنم
پاسخ
شهریور 15, 1401
درود سیاوش عزیز..
زیبا سرودید…
قلمتان مانا
👏👏👏👏👏🌺🌸🌸🌺سلام و درود
پاسخ
شهریور 15, 1401
سلام
سپاس از الطافتان
موفق باشید
پاسخ
شهریور 15, 1401
اختیار دارید.
به هر روی هر شاعری سبک شعری خودش را دارد و شما تمایل به بافت قدمایی در آثارتان دارید. نه شما میشود خواست که دست از علاقه خود بشویید و نه از چون منی که علاقه به مضامین اجتماعی دارم میشود چنین خواهشی کرد. اتفاقا این پیروی از علاقه اگر با مداومت همراه باشد در نهایت چیز خوبی به عمل میاید.
چند روز پیش آهنگسازی ذیل افسانه دوال پا برایم نوشت:
تفکر در شعر شما به سادگی یک برگ عجول میماند که برای فرار از پاییز … خود را ازدرخت جدا کرده و ره به سوی نرفته ها و ندیده ها میبرد..اخوان ثالث هم یک برگ عجول بود که .دفتری شد …. بسیار خوب خوب
من فکر میکنم تفکر در شعر شما چنین است
پایدار باشید به مهر🍎
پاسخ
شهریور 15, 1401
سپاس از نکات ارزنده و تمثیلی که بیان فرمودید
مقصود از یک کلمه ، یکی از کلمات موجود در اثر است وگرنه اگر حتی یک کلمه از اثر نیز مطلوبتان واقع نشده باشد که فاتحه اثر را باید بخوانم
پاسخ
شهریور 16, 1401
درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
قلمتان نویسا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 16, 1401
سلام
متشکر زنده باشید
روح پدر شاد
پاسخ
شهریور 16, 1401
درود بر شما.
شعرتان مانا و ژرف💐
پاسخ
شهریور 16, 1401
سلام
تشکر زنده باشید
پاسخ
شهریور 18, 1401
وجود را تو چرا زیر هاونی کوبی
سیاوشانه گذر کن سوار بر چوبی
بسیار زیبا و منحصر به فرد بود.
درود بر جناب آزاد نیک اندیش
بهره مند شدم از نقش قلمتان
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 18, 1401
سلام عزیزم آرمان فرهنگ و ادب
اگر منحصر به فرد باشد یعنی قدم به راهی نهادم که احدی از شعرا و ادبا پیش از من نگذاشته است؟
موفق شدم مکتب ادبی جدیدی تاسیس کنم؟
پاسخ
شهریور 20, 1401
سلام،
ما که عضو ثابت مکتب سیاوشیسم بودیم و هستیم،
کامروا باشید و سبز
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 20, 1401
لطف دارید
پاسخ
شهریور 20, 1401
درود دوست عزیز
زیبا بود
قلمتان الماس نشان و سبز
مرحبا🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
شهریور 20, 1401
سلام متشکر متعالی باشید
پاسخ
آبان 3, 1401
درود و سلام بر سیاوش عزیز.
وزن و مفهوم این مصرع از عهده معلومات ناچیز من خارج است:
عمود خیمه و فلک تو در دل مظلم
پوزش.
🌷🌷
پاسخ
آبان 3, 1401
سلام
وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن است
فلک به ضمه ف و سکون ل به معنی کشتی
مظلم شب تاریک
از اشک های عاشق طوفانی چون طوفان حضرت نوح پدید می آید دری که دق الباب می کرد تشبیه می شود به کشتی نجات نوح یعنی آنقدر عاشق گریسته سیلاب وسیعی پدید آمده و تنها این در می تواند منجی او باشد و باز شدن در همان و نجاتش از سیلاب همان
پاسخ
آبان 3, 1401
از توضیحات بسیط و متقن کمال سپاس.
مختصری دنبال معانی فلک گشتم و نیافتم.
باز سپاس.
🥀🥀🥀
پاسخ
آبان 4, 1401
متشکر
پاسخ
آبان 7, 1401
سلام
آرمان جان پرناک محبت بفرمایید نظردهی بر ناشناسان را مسدود ننمایید تا بتوانیم عرض ادبی کنیم امید که نگاهتان به این پیام بیفتد
پاسخ
بستن فرم