🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 و بعد….

(ثبت: 240700) تیر 31, 1400 

 

نفس در جان، دمب جنبان شد و بعد
زندگی در مرگ عریان شد و بعد

مرد آتش سر فرو در خویش برد
عشق را جولان طغیان شد و بعد

فرصت سر در گریبانی نبود
ناگهان ایمان فراوان شد و بعد

بت شکن این بار در خود ، بت شکست
عشق در قلبش فروزان شد و بعد

دشنه ای رقصید در دستی حریر
جان ابراهیم حیران شد و بعد

عزم خود را مرد آتش جزم کرد
هاجر امّا دل پریشان شد و بعد

سر به فرمان بود اسماعیل نیز
در دلش ناگاه طوفان شد و بعد

عشق دست و پای طوفان را که بست
باز ، دست و پای ایشان شد و بعد

خنده زد بر روی اسماعیل عشق
چشمهایش سنبلستان شد و بعد

شد محقق ناگهان ذبحی عظیم
جلوه گر تا عید قربان شد و بعد

#ابراهیم_حاج محمدی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. محمد یزدانی

    تیر 31, 1400

    سلام و عرض ادب.
    جناب استاد حاج محمدی اندیشمند متعهد
    بسیار عالی
    عید سعید قربان مبارک
    ارادت 🌺🌸🌺🌸🌸

    • سلام و درود حضرت دوست
      حضور ارجمند و نظر لطفتان را سپاسگزارم. شاداب باشید🌹

  2. علی معصومی

    تیر 31, 1400

    درود و ارادت
    و
    احسنت
    ◇◇◇

    🍃🌹🍃🌹🍃

    در پناه خدا

  3. طارق خراسانی

    تیر 31, 1400

    سلام استاد

    عالی ست

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌿

    • سلام حضرت دوست جناب طارق بزرگوار
      ممنون و سپاسگزارم . پاینده باشید🌺🌹

  4. مسعود آزادبخت

    مرداد 3, 1400

    سلام و احترام استاد گرامی جناب حاج محمدی
    بسیار عالی سرودید
    ردیف سخت و سنگینی بود،
    درودتان
    🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا