🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۱۸ |
| تعداد شعر: | 297 |
| تعداد مطالب: | 130 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۲۴ |
رویایم چیدنِ بوسه از لبهایش بود
رویایم داشتنِ دستهایش بود
رویایم خندیدنش بود
رویایم استشمام هوای دور و برش بود
رویایم شنیدن صدای زیبایش بود
رویایم دسته گلی برایش در اتاقش بود
رویایم حلقه ازدواج در دستانش بود
رویایم صبح بخیر گفتن او بود
رویایم بوسیدنش قبل از خواب بود
تمام رویایم را بی رویا کرد و رفت…
1398.01.26
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
دی 10, 1402
عالیست
پاسخ
بستن فرم