🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کودک آزار ….

(ثبت: 264853) آبان 1, 1402 
کودک آزار ….

کودک آزار به هر کیش و ز هر ملیّت
پیش چشم همه از پیرو جوان منفور است

چه یهودی چه مسیحی چه مسلمان زاده
اگر از جاده ی انصاف و مروّت دور است

چشم سر دارد و از دیده ی دل نابیناست
جان به تن دارد و همچون جسدی درگوراست

آدمیزاده گر از جام خشونت سرمست
آدمیزاده گر از جامه ی تقوا عور است

نیست انسان که براو خشم وغضب مستولی ست
هست حیوان که ز رنج دگران مسرور است

بی گناه است ایمن گر که بود پیل دمان
بی گناه است ایمن گر که نوان چون موراست

گر که ایمانت به عهدین بود یا که زبور
ور که قرآن و اوستات به دین منظور است

باید آموخته باشی که در این خمسه ی حق
آیه ای هست که مستور نه و مسطور است

حق به داوود و به موسی و به عیسی فرمود
نیز با احمد و آشو که نبی المبرور است

آن که طاغوت مرام است سراپا ظلمت
وان که ایمان به خدا داشت سراپا نور است.

 

 

 

نظرها 24 
  1. درود و احترام
    جناب استاد عباس خوش عمل بزرگمهر
    شعری کامل عیار خواندم
    پیوستگی ابیات ستودنی و مثال زدنی است
    استاد لطفا کامل این غزل دهه ی شصت را برایم در آخرین پستم درخت درج فرمایید

    بر گرد شمع روی او پروا ندار از سوختن
    این نغمه را بر گوش جان پروانه می خواند مرا
    با این مطلع
    آن آشنا با خویشتن بیگانه می خواند مرا
    حفظ بودم ولی مرور نکردم از یادم رفت
    ارادت و سپاسگزارم🌺🌸🌺🌸🌺🌸

    • درود و عرض ارادت و سپاسگزاری…..
      وعذرتقصیر از این که چندی پیش پس از پایان مکالمه ی تلفنی فراموش کردم شعر را بفرستم…..
      اینک تقدیم شما:

      *از عشق ….

      آن آشنا با خود چرا بیگانه می خواند مرا
      از عشق می گویم سخن ، دیوانه می خواند مرا

      چشمم به در مانده ست تا ، خواند به گلبانگ وفا
      کای رفته از پیشم بیا….، اما نمی خواند مرا

      مرغ دلم را خال او ، دامی است یارب پیش رو
      صیّاد می راند ز کو ، آن دانه می خواند مرا

      روز نخست عاشقی ، پیمان عمری زندگی
      با من نهاد اما کنون ، بیگانه می خواند مرا

      با این همه درد فزون ، در حلقه ی اهل فسون
      از وادی عشق و جنون ، فرزانه می خواند مرا

      دارم دلی سرشار غم ، میخانه ای باید روم
      کآنجا به بانگ زیر و بم ، پیمانه می خواند مرا

      گاهی که مست از باده ام ،با این خیالم شادمان
      کآخربه خویش آن نرگس مستانه می خواند مرا

      در گرد شمع روی او ، پروا ندار از سوختن
      این نغمه را بر گوش جان پروانه می خواند مرا.

      عباس خوش عمل کاشانی.

      • درود مجدد استاد
        *از عشق ….
        آن آشنا با خود چرا بیگانه می خواند مرا
        از عشق می گویم سخن ، دیوانه می خواند مرا
        چشمم به در مانده ست تا ، خواند به گلبانگ وفا
        کای رفته از پیشم بیا….، اما نمی خواند مرا
        مرغ دلم را خال او ، دامی است یارب پیش رو
        صیّاد می راند ز کو ، آن دانه می خواند مرا
        روز نخست عاشقی ، پیمان عمری زندگی
        با من نهاد اما کنون ، بیگانه می خواند مرا
        با این همه درد فزون ، در حلقه ی اهل فسون
        از وادی عشق و جنون ، فرزانه می خواند مرا
        دارم دلی سرشار غم ، میخانه ای باید روم
        کآنجا به بانگ زیر و بم ، پیمانه می خواند مرا
        گاهی که مست از باده ام ،با این خیالم شادمان
        کآخربه خویش آن نرگس مستانه می خواند مرا
        در گرد شمع روی او ، پروا ندار از سوختن
        این نغمه را بر گوش جان پروانه می خواند مرا.
        عباس خوش عمل کاشانی.
        به به عجب غزل پرپیمانه ای است من پس از صحبت آن روز طی هفته دوسه باری تماس گرفتم خاموش بودید لذت بردم سپاسگزارم
        این بیت را برای شاهد مثال قافیه بدیع می خواستم فراموشم شده بود
        چشمم به در مانده ست تا ، خواند به گلبانگ وفا
        کای رفته از پیشم بیا….، اما نمی خواند مرا
        مرغ دلم را خال او ، دامی است یارب پیش رو
        صیّاد می راند ز کو ، آن دانه می خواند مرا
        عباس خوش عمل
        حافظ و سعدی هم دارند بیت حافظ بیشتر مثال زده می شود
        صلاح کار کجا و من خراب کجا
        ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
        بیت سعدی این است
        بزم فلک با هزار مشعل انجم
        پیش رخ تو چراغ باز نشسته است
        توبه کند مردم از گناه به شعبان
        در رمضان نیز چشم های تو مست است
        چه پر قدرت است این بیت سعدی
        اوههه

        • زنده باشید و سرفراز…..
          🌸🌸🌸🌸🌸

        • مهرداد مانا

          آبان 2, 1402

          سلام
          اتفاقا جای جناب خوش عمل خالی ، چند وقت پیش در صفحه ی جناب محمدصالحی ، همین بحث بود
          راستی جناب جوینده عزیز اگر می شود ، درخت را بازارسال کنید . سوالی آنجا پرسیدم و نمی دانم بحث به کجا رسید . الانم که توی اتوبوسم و باید عوارضی پرند پیاده شم . این وقت شب و سرما ، دنبال شعری می گردم که گرمم کند

          • درود مانای جان
            می دانی که برمی گردم شعر و ستون نظرات جناب استاد را دوبار می خوانم نیز می دانم این اعلان را دریافت می داری
            به روی چشم
            پرسش عمیق و ضروری ات را پاسخ می دهم ولی هم اکنون در یکی از جاده های کهکیلویه بویر احمد هستم خوب است که در جاده ی اسالم به خلخال نیستم
            همین یکی دو روز در جایی مستقر می شوم به سهم کوچک و فهم علیل خودم در تعامل با شما هستم ارادت و سپاس

  2. طارق خراسانی

    آبان 1, 1402

    سلام ‌استاد

    قطعه ای فاخر است و‌ اندرزی حکیمانه
    وقاحت آدم‌ کشان به جایی رسیده است که برایشان پیر و جوان و طفل ،نظامی و غیر نظامی توفیری ندارد

    درودتان

    در پناه خدا سلامت باشید 🌿👏👏👏👏👏👏👏👏🌿

  3. افرا الویری

    آبان 1, 1402

    درود بر شما جناب خوش عمل بزرگوار

    روح کلامی که در این شعر جریان داشت را حقیقتا پسندیدم. این‌که بعضی خط قرمزها ورای هر ایدئولوژی مذهبی یا سیاسی نباید شکسته شود. و هرکس، به معنی دقیق کلمه هر کس حقوق کودکان را نقض کند منفور است و این کار هیچ توجیهی ندارد، چرا که کسی که مرتکب چنین خطایی شود از انسانیت خارج شده‌.

    با سپاس از شما برای هموندی این سروده‌ی ارزشمند

    در پناه خداوند خوبی‌ها پایدار باشید🙏🌹🍃

  4. عظیمه ایرانپور

    آبان 1, 1402

    درود بر شما
    زیباست
    فقط بیت ششم
    موزون نبود
    یا من درست نخوندم🌺

    • درودتان…..
      بیت ششم دارای سکته ی ملیح است…و وزن بلااشکال.
      🌸🌸

  5. معین حجت

    آبان 1, 1402

    درود استاد خوش عمل …
    واقعا همین گونه است که در شعر فرموده اید …
    مثل همیشه عالی 👏👏👏💐💐💐

  6. مهدی سیدحسینی

    آبان 1, 1402

    درود استاد
    با آرزوی بهترینها موفق باشید و سلامت 🌹🌹

  7. برهان جاوید

    آبان 1, 1402

    درود استاد خوش عمل گرامی
    بسیار زیبا و اموزنده
    تندرست و مسرور باشید
    🌺🌺🌺👏👏👏❤️❤️❤️

  8. طلعت خیاط پیشه

    آبان 1, 1402

    استاد ارجمند جناب خوش عمل کاشانی
    راستی این خشم و غضب بلای جان انسانیت است
    باور کنید استادزر نگار حیوان هم اگر تربیت شده باشد رذالت را فراموش می کند و می آموزد مهربانی و بخشش را .
    💐👏😔 👏🌺👏👏😔 👏👏🌸🌿🍃

  9. صفا یغمایی

    آبان 1, 1402

    درودها استاد
    بسیارعالی.دستمریزاد.
    🌺🌺🌺

  10. مهرداد مانا

    آبان 2, 1402

    این شعر در کارنامه ی شما خواهد ماند . بسی زیبا و بسی منصف و بسی دلسوزانه بود این شعر .

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا