🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 * کوله بار خاطرات

(ثبت: 261478) مرداد 2, 1402 
* کوله بار خاطرات

در عبور از روزهای پر غبار
بی قرارم ، بی قرارم ، بی قرار

کیستم؟ سر در گمی بی پا و دست
ناگزیری در گریز از هر چه هست

آشیان گم کرده در بادی چو من
دل کجا گیرد قرارش در چمن

ای دریغا با دل دریایی ام
در کویری از غم و تنهایی ام

دل مرا مرغ اسیری در قفس
بی تکاپو ، بی تمنا ، بی نفس

سینه مالامال اندوهی بزرگ
غم درون سینه چون کوهی بزرگ

نقش شادی رفته از یادم همه
آرزوها داده بر بادم همه

می روم با کوله بار خاطرات
سینه ای دارم مزار خاطرات

خاطرات صبحهای جنب و جوش
عصرهای خنده و جوش و خروش

می روم تا خویش را پیدا کنم
آن «منِ» درویش را پیدا کنم.

 

 

 

نقدها
  1. *امروز دوشنبه 2 مرداد 1402 خورشیدی ــ 24 جولای 2023 میلادی مصادف است با :………………………………………

    *تأسیس وافتتاح «فرهنگستان زبان وادب فارسی» به ریاست محمدعلی فروغی ــ ذکاءالملک (1314.ش)

    *بازگشت اولین فضانوردان از کره ی ماه به زمین (1969.م)

    *واگذاری قیمومیت چند کشور خاورمیانه به فرانسه و انگلیس از سوی جامعه ی ملل (1921.م)

    *بمباران شدید هامبورگ آلمان توسط جنگنده های انگلیسی در جنگ جهانی دوم (1944.م)

    *تولد «جلال مقامی» صداپیشه ی برجسته ی سینما ، تلویزیون و رادیو (1320.ش)

    *تولد «فخری نیکزاد»صداپیشه ی برجسته ی سینما ، تلویزیون ورادیو (1320.ش)

    *تولد «منیرو روانی پور» نویسنده ی برجسته ی معاصر (1331.ش)

    *تولد «احمدرضا درویش» کارگردان سینمای ایران (1340.ش)

    *تولد «سیمون بولیوار» منجی بزرگ و قهرمان آزادیخواهی امریکای جنوبی (1783.م)

    *تولد «الکساندر دوما» ی پدر نویسنده ی بزرگ فرانسوی (1802.م)

    *تولد «رابرت گریوز» نویسنده ی انگلیسی (1895.م)

    *تولد «ایوجین .ج . مارتین» نقاش افریقایی ـ امریکایی (1938.م)

    *درگذشت «علی محمد پیمان یغمایی» شاعر و نویسنده ی معاصر (1361.ش)

    *درگذشت «استاد مرتضی نی داود» موسیقیدان بزرگ معاصر (1369.ش)

    *درگذشت «احمد شاملو» شاعر و نویسنده و مترجم ومحقق برجسته ی معاصر (1379.ش)

    *درگذشت «دکتر جعفر شعار» نویسنده ومترجم معاصر (1380.ش)

    *درگذشت «محمد پورثانی» طنزنویس معاصر (1383.ش)

    *درگذشت «پیتر سلرز» کمدین بزرگ انگلیسی (1980.م)

    *درگذشت «ژوزه مائورو ده واسکونسلوس»نویسنده ی برجسته ی برزیلی (1984.م)

    *درگذشت «ایزاک بشویس سینگر» نویسنده ی برجسته ی لهستانی (1991.م).

  2. 🙈 خنّاس ؛ پسر شیطان! …………………………….

    «قُل اَعوذ بِربّ الناس – مَلکِ الناس – اِله الناس – من شَر الوَسواسِ الخَناس- الذی یوسوِس فی صُدورِالناس- مِن الجِنَه و الناس.»
    🍂🍂🍂

    روزی شیطان پسرش خناس را نزد آدم سپرد تا آدم درغیابش از وی مراقبت کند. آدم که می دانست شیطان دشمن قسم خورده ی اوست تصمیم گرفت ازشیطان انتقام بگیرد . ازاین رو خناس را گم و گور کرد. وقتی شیطان نزد آدم برگشت و جویای فرزندش شد ،آدم با لبخندی دلنشین و فریبنده گفت : نمی دانم خناس کجاست، برای گردش در دشت و بیابان اجازه خواست من هم به او اجازه ی تفریح و گردش دادم تا الان برنگشته، خودت کاری کن.
    شیطان دریک چشم به هم زدن خناس را احضار کرد و با هم به مکان خویش برگشتند. آدم حیران از قدرت و توانایی شیطان، تصمیم گرفت برای شیطان دام دیگری ترتیب دهد. چند روز بعد شیطان به سراغ آدم آمد خناسش را به او سپرد و در مراقبتش تأکید کرد. این بارآدم، خناس را کشت و جسدش را درجایی پنهان کرد. چون شیطان بار دیگر جویای فرزند شد و فرزندش را نیافت با ندایی او را فرا خواند. خناس هم ندای پدر را لبیک گفت . آدم که با حیرت تمام شاهد چنین ماجرایی بود نا امید نشد و همچنان به دنبال تدابیری تازه برای رهایی از دست شیطان شد. وقتی خناس برای بار سوم به آدم و حوا سپرده شد آدم او را به آتش کشید و خاکسترش را به باد داد و منتظر عکس العمل شیطان ماند.
    شیطان در رویارویی با این مسئله با صیحه ای خناس بربادرفته را نزد خود یافت او را به آغوش گرفت و با لبخندی تمسخر آمیز آدم را ترک کردند. آدم تصمیم گرفت دام محکم تری برای شیطان بگسترد . برای بار چهارم ، که خناس به آدم سپرده شد آدم خناس را کشت و گوشتش را کباب کرد و با همسرش حوا شروع به خوردن گوشت های کباب شده ی خناس کردند. خرسند بودند که شیطان به دام افتاده و توانایی احضار فرزند خود ندارد.چون شیطان برگشت وخناسش را طلبید آدم و حوا شاد و سرحال پاسخ دادند: پیدایش کن! مگر به قدرت خود ایمان نداری؟
    شیطان خناسش را ندا داد. صدای خناس از شکم آدم و حوا به گوشش رسید. شیطان لبخندی زد و گفت : خناس عزیزم دیگر نیازی نیست احضار شوی . من به خواسته ام رسیدم، اندرون آدم و حوا بهترین مکان برای توست .هیچ گاه آدم و حوا و فرزندانش را ترک نکن و تا می توانی در گمراهی و یأس و ناامیدی آنها بکوش .

نظرها
  1. طارق خراسانی

    مرداد 2, 1402

    سلام حضرت دوست
    استاد گرانمهر

    شما در فلب یک یک عاشقان خود جای داشته و خواهید داشت
    شاعری که تاریخ هم تنهایش نخواهد گذاشت.

    در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱

    • درود وعرض دوستاری….نسبت به کمین لطفها دارید غیر قابل جبران.سپاسگزارم.
      🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

  2. علی معصومی

    مرداد 2, 1402

    درودها بر شما
    حضرت استاد نازنین
    ♡♡♡♡
    مثنوی های بلند الفتی
    تو برای شعر ایران ثروتی
    ♤♤♤
    حضرت استاد نازنین
    جسارت این خقیر را ببخشید
    کامنت های شما زیر اشعارتان واقعا ارزشمند است
    و شخصا بیشتر مواقع که مجال فضای مجازی دارم به انها سر می زنم و استفاده می کنم
    اما وقتی تیک نقد می خورد و ذیل ستون “تازه های نقل” نوشته می شود رسالت ان ستون را نادیده می گیرد و اگرچه کامنت در ستون نقد بیشتر دیده می شود اما برای مخاطب، این ذهنیت را به وجود می اورد که با نقدی ادبی در مورد نوشته ای رو به رو خواهد شد.
    اما وقتی ببیند که مطلبی زیر ستون تازه های نقد نوشته شده و نقد نیست، ماهیت تازه های نقد، در ذهن مخاطب نیز تغییر خواهد نمود و انتظار مخاطب از ستون نقد تامین نخواهد شد.
    پیشنهادم اینست که این موارد را در بخش مطالب بنویسید یا ذیل شعر و بدون تیک نقد.
    زیرا اگر کاربران دیگر هم خواسته باشند نظری بنویسند، کلا ماهیت نقد در این ستون عوض خواهد شد.
    و
    ارادتمندم
    🌹🌹🌹

    • درود وعرض ارادت و سپاسگزاری….از حسن توجه و عنایتتان ممنونم….در بخش مطالب بگذارم که فقط تنها خواننده اش خودم باشم؟شما به این بخش سری بزنید.مطلبها خواهید دید که جز لایک نویسنده اش بر پای خود ندارد.به نوبه ی خود بسیار متأسفم که این بخش غنی از حیث معنوی اینگونه غریب افتاده است….و اما تیک نقد را هم که نزنم و در بخش نظرات قرار گیرد عمری ثانیه ای خواهد داشت….بر آن سرم که بیش از این به خود و مخاطبان عزیز زحمت ندهم ؛ یعنی در پست شعرم باشد و دیدگاههای دوستان راجع به آن .

      • علی معصومی

        مرداد 2, 1402

        درودی دوباره
        جناب استاد خوش عمل کاشانی نازنین
        البته که صفحه جنابعالی مخاطبان خاص و همیشگی خود را دارد
        به هر حال اگر نقصی هم از ما کاربران باشد، بخش طراحی شده برای اهداف مشخص را هر اندازه بجای خود مهم بدانیم به نفع ماست.
        اینکه فرموده اید:” .بر آن سرم که بیش از این به خود و مخاطبان عزیز زحمت ندهم” احتمالا موجب رنجش ان نازنین استاد گردیده که ضمن طلب حلالیت از محضرتان، بفرمایید که چه کنم که ببخشید و ضمن اینکه دیگر اشاره ای به این موارد نخواهم نمود و لطفا بر سر ان باشید که تا کنون بوده اید.
        ولامر الیکم
        ♡♡♡

        • فدایتان شوم استاد جان.ابدآ چنین نیست.من انتقادهای دوستان عزیزم همچون شما و امثال شما را به جان می خرم…..سوءتفاهم نشود….کارهای دلی چنین است ؛ تابع مقررات نیست.بعضآ مسائلی شخصی باعث می شود به تعطیلی گراید….ارادتمند دیرینم شما را.
          ❤️❤️❤️❤️

  3. سینا دژآگه

    مرداد 2, 1402

    سلام و عرض ادب استاد ارجمند

    می روم تا خویش را پیدا کنم
    آن «منِ» درویش را پیدا کنم

    مثنوی بسیار زیبا و دلنشینی بود. اندوه آن برای من در دو سطح خرد و کلان آشکار شد. یکی در مقیاس دلتنگی‌های شاعر و دوم در قواره‌ی رنجی فراگیر به‌پهنای تاریخ انسانی. هر دو نیز بسیار ارزشمند هستند.
    مهرتان مستدام🌸🌺🌸🌺

  4. معین حجت

    مرداد 2, 1402

    دستمریزاد استاد خوش عمل …
    مثل همیشه عالی 👏👏👏🌺🌺🌺

  5. طلعت خیاط پیشه

    مرداد 3, 1402

    استاد ارجمندم جناب خوش عمل کاشانی
    زیبایی قلم شما را می ستایم.
    احسنت بر این احساس و این قلم زر نگار
    👏🌸🌺🌷🌹❤️🙏👏🌸🌺🌷🌹❤️

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا