نقطه کور و گره کور …
خیال نقطه کور و تجسم گره کور …
کوتاهی فلسفی بود اما بایستی عرض کنم گاهی کوچکترین و از چشمها پنهان ترین موجودها و پدیده ها به تصور خود یا دیگران بزرگترین مشکلات هستند و می شوند.
زیبا بود و درود بر شما
نقطه کور
گره می خورد
در خیالات خودش
منبع نور
فریاد می زند
ای خیالاتی
تعریف را رها کن
………راهی شو………
از خواب می پرم
لامپ روشن اتاق
خواب کوری
برایم دیده بود.
دوست داشتم نظرم را در ادامه شعرتان بیان کنم قصد تکمیل نداشتم فقط یک لحظه سوار بر ابر های ساخته شده از شعرتان به جایی که دیدید سری زدم.
خدانگهدار
تیر 31, 1398
نقطه کور و گره کور …
خیال نقطه کور و تجسم گره کور …
کوتاهی فلسفی بود اما بایستی عرض کنم گاهی کوچکترین و از چشمها پنهان ترین موجودها و پدیده ها به تصور خود یا دیگران بزرگترین مشکلات هستند و می شوند.
زیبا بود و درود بر شما
پاسخ
تیر 31, 1398
نقطه کور
گره می خورد
در خیالات خودش
منبع نور
فریاد می زند
ای خیالاتی
تعریف را رها کن
………راهی شو………
از خواب می پرم
لامپ روشن اتاق
خواب کوری
برایم دیده بود.
دوست داشتم نظرم را در ادامه شعرتان بیان کنم قصد تکمیل نداشتم فقط یک لحظه سوار بر ابر های ساخته شده از شعرتان به جایی که دیدید سری زدم.
خدانگهدار
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 31, 1398
درود برشما 🌹🌹
پاسخ
مرداد 1, 1398
… نقطه ی کور
گره می خورد
در خیالات خود!
درود 🌹
پاسخ
بستن فرم