فریبا نوری
فروردین 3, 1402

دنیا سر و کار من به کف بین انداخت
جایم کف جویبار خونین انداخت
با اینهمه، هر سوم فروردین، یار
نوروز تولدم گل آذین انداخت

محمدیزدانی”جوینده”

****
درودها جناب یزدانی گرانقدر
شعرهای بسیار زیبایی را به اشتراک گذاشتید
زادروزتان ابتدا بر جامعه ادبی کشور و سپس بر اهالی این سایت و در نهایت بر خودتان و خانواده ارجمندتان، فرخنده و مبارک.

با درود بیکران

🌷🌷🌷🌷🌷
- محمد یزدانی"جوینده"
  فروردین 5, 1402
  
  درود و احترام استادبانوی ادبیات و اندیشه
  حضورتان همواره موجب دلگرمی است خوشحالم که اشعارم مورد توجه و تایید سرکارعالی واقع شده اند امیدوارم شایستگی حسن اعتمادتان را دارا باشم
  بی نهایت سپاسگزارم
طارق خراسانی
فروردین 3, 1402

سلام بر سرو همیشه سبز بوستان شعر و ادب

میلادتان مبارک
از خداوند سبحان بهترین ها را برای تان آرزومندم

در پناه دادار مهربان شاد زی🌱🌹❤️👌👌👌👌🌹❤️🌱
- محمد یزدانی"جوینده"
  فروردین 5, 1402
  
  سلام وارادت استادطارق خراسانی گرانقدر
  صفای وجودتان بابت تاخیر در عرض ادب پوزش می طلبم
  برایتان والاترین ها را آرزومندم.
  پیروزباشید و پاینده
امیر دادویی
فروردین 3, 1402

سلام

زادروز استاد مبارک 🌹
- محمد یزدانی"جوینده"
  فروردین 5, 1402
  
  درودها امیردادویی شاعرگرانقدر
  صفای وجود و حضورتان. سپاسگزارم🌹🌹🌹
محمدعلی رضاپور
فروردین 3, 1402

سلام و درود و عرض ادب
زادروزتان خجسته باد
- محمد یزدانی"جوینده"
  فروردین 5, 1402
  
  سلام وادب و ارادت
  جناب دوست محمدعلی رضاپورعزیز
  مهرحضورتان نظر لطفتان را پاس می دارم
  زنده باشید پیروز و پاینده🌹💐🌹
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)
فروردین 4, 1402

درودها و عرض تبریک نوبهار

بحر مجتث سالم جالب بود
- محمد یزدانی"جوینده"
  فروردین 5, 1402
  
  درودها ایمان عزیز شاعرگرانقدر
  نظر لطف جناب عالی است
  گلگشت میلادتان نیز خجسته. پیروز باشید و پاینده🌹

ثبت نام در شعرپاک

کبوتری که رضایت نداشت از دل خویش
شبانه پر زد و رفت از دیار و محفل خویش

شبی که بال و پرش مثل مار زخمی بود
برای دانه گذشت از بیان مشکل خویش

هوای باغ که شد تیره از غم گلها
ندید بین درختان مرا مقابل خویش

به عاشقی که خطر را همیشه حس می کرد
کسی نگفت نرو در مسیر باطل خویش

هزار مرتبه گفتم به مدّعی با عشق
دهد امید به پروانه های عاقل خویش

به آنکه خواست دهد خونبهای گلها را
بگو ببخش به ما قدری از فضایل خویش

به پاس خون شقایق که در رگش جاری ست
چگونه نگذرد عاشق ز خون قاتل خویش

« مهدی سیدحسینی »

حدیث عبدلی در نامه ی اشتیاق

سلام و عرض ادب به مانای مهربان با سپیدی روبه رو هستیم که می خواهد

عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند

درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی

طارق خراسانی در نامه ی اشتیاق

مانا‌ جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند

مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند

چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده

مهرداد مانا در نامه ی اشتیاق

۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (