🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
راستی در نوشتن عنوان شعر کمی عجول بوده ای . می توانی ویرایش کنی
مهدی عزیز امید که رستگار شوی . و اما انسانها همیشه کشته می شوند .
هر بژی ماده گیان ... مرا یاد زنده یاد " شیرکو بیکس " انداختی. و
سلام و فقط کافی ست ، زمان ویرایش ، شیدای شیرین سخن، یک علامت سوال را
مهرداد مانا در ای باخبر ز حال خراب ندارها
صحبت تان کلا نیکوست و نیکوتر آنکه به نظم و طبع آراسته است و زیباتر
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146804
همچو پیغامبر ز گفتن وز نثار
توبه آرم روز من هفتاد بار
لیک آن مستی شود توبهشکن
منسی است این مستی تن جامه کن
حکمت اظهار تاریخ دراز
مستیی انداخت در دانای راز
راز پنهان با چنین طبل و علم
آب جوشان گشته از جف القلم
رحمت بیحد روانه هر زمان
خفتهاید از درک آن ای مردمان
جامهٔ خفته خورد از جوی آب
خفته اندر خواب جویای سراب
میرود آنجا که بوی آب هست
زین تفکر راه را بر خویش بست
زانک آنجا گفت زینجا دور شد
بر خیالی از حقی مهجور شد
دوربینانند و بس خفتهروان
رحمتی آریدشان ای رهروان
من ندیدم تشنگی خواب آورد
خواب آرد تشنگی بیخرد
خود خرد آنست کو از حق چرید
نه خرد کان را عطارد آورید
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
بستن فرم