🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود استاد خراسانی بزرگوار همواره نظر لطفتون شامل حال بنده بوده از حضور گرم و
مهدی سیدحسینی در ای که هستی با تمام اطلسی ها آشنا
ممنون از حسن نگاهتان شاد و سرفراز باشید 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
سپاسگزارم به مهر می خوانید شاد باشید 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
سپاس جناب یگانه نگاهتان زیباست دلتون شاد و سلامت باشید 🌷🌷
امیر وحدتی "یگانه" در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
دروده بر ادیب شایسته و طنزپرداز گرامی جناب سید حسینی که مثل همیشه زیبا سروده
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146832
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
در طرف شام یکی پیر بود
چون پری از خلق طرف گیر بود
پیرهن خود ز گیا بافتی
خشت زدی روزی از آن یافتی
تیغ زنان چون سپر انداختند
در لحد آن خشت سپر ساختند
هرکه جز آن خشت نقابش نبود
گرچه گنه بود عذابش نبود
پیر یکی روز در این کار و بار
کار فزائیش در افزود کار
آمد از آنجا که قضا ساز کرد
خوب جوانی سخن آغاز کرد
کاین چه زبونی و چه افکندگیست
کاه و گل این پیشه خر بندگیست
خیز و مزن بر سپر خاک تیغ
کز تو ندارند یکی نان دریغ
قالب این خشت در آتش فکن
خشت تو از قالب دیگر بزن
چند کلوخی بتکلف کنی
در گل و آبی چه تصرف کنی
خویشتن از جمله پیران شمار
کار جوانان بجوانان گذار
پیر بدو گفت جوانی مکن
درگذر از کار و گرانی مکن
خشت زدن پیشه پیران بود
بارکشی کار اسیران بود
دست بدین پیشه کشیدم که هست
تا نکشم پیش تو یکروز دست
دستکش کس نیم از بهر گنج
دستکشی میخورم از دسترنج
از پی این رزق وبالم مکن
گر نه چنینست حلالم مکن
با سخن پیر ملامتگرش
گریان گریان بگذشت از برش
پیر بدین وصف جهاندیده بود
کز پی این کار پسندیده بود
چند نظامی در دنیی زنی
خیز و در دین زن اگر میزنی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام و عرض ادب به مانای مهربان با سپیدی روبه رو هستیم که می خواهد
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
بستن فرم