🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
و شما نیز مثل همیشه مهربان و رئوف و با معرفت هستید ...
البته که شعر گرامی ست . و گرامی تر آنکه شعر را از ناشعر باز
بی هیچ تردید و تعارفی ، این احساس خالص میان ما دو جانبه س .
دل آدمی ، سرمایه ی عظیمی ست . و آنکه دلش را داده، کوچک نیست
و این شعر را شما زیبا دیده اید . و این زیبا دیدن ، خود
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146794
گر نیستی زمانه به جنگ و نبرد خلق
پیوسته با زمانه کجا در نبردمی
ور آسیای چرخ بر غمم نگرددی
در جوی آسیا متوطن نگردمی
آب مراد زیر پل کس نمیرود
ورنه قفا ز ورطهٔ طوفان نخوردمی
با من غم خرابی عالم به کلبهای
کی جفت گرددی اگر آزاد و فردمی
نفسی که گر بدان دگری مبتلا شدی
من در خلاص او به مثل حمله بردمی
یا در مدد چو مهره میان بندمی به مهر
یا گوییا که حادثه را ناگزردمی
یا کعبتین جانب خود باز مالمی
یا خود بساط حاصل خود در نوردمی
بر هر که عرضه داشتم از من کرانه کرد
گویی که صورت غم و تیمار و دردمی
از خواجگان شهر چو یاری نیافتم
گر خواجه شهریار نبودی چه کردمی
آزاد کیست حلیهٔ مردان و ای دریغ
آن دستگاه کو که من آزاد مردمی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
بستن فرم