🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۷ : جمالت بر سر خوبی کلاهست

(ثبت: 159176)

جمالت بر سر خوبی کلاهست

بنامیزد نه رویست آن که ماهست

تویی کز زلف و رخ در عالم حسن

ترا هم نیم شب هم چاشتگاهست

بسا خرمن که آتش در زدی باش

هنوزت آب خوبی زیر کاهست

پی عهدت نیاید جز در آن راه

کز آنجا تا وفا صد ساله راهست

ز عشوت روز عمرم در شب افتاد

وزین غم بر دلم روز سیاهست

پس از چندی صبوری داد باشد

که گویم بوسه‌ای گویی پگاهست

شبی قصد لبت کردم از آن شب

سپاه کین چشمت در سپاهست

به تیر غمزه مژگانت انوری را

بکشتند و برین شهری گواهست

لبت را گو که تدبیر دیت کن

سر زلفت مبر کو بی‌گناهست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا