🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل ۲۷۹ : فراق را دلی از سنگ سختتر باید

(ثبت: 165138)

فراق را دلی از سنگ سختتر باید

مرا دلیست که با شوق بر نمی‌آید

هنوز با همه بدعهدیت دعاگویم

بیا و گر همه دشنام می‌دهی شاید

اگر چه هر چه جهانت به دل خریدارند

منت به جان بخرم تا کسی نیفزاید

بکش چنان که توانی که بنده را نرسد

خلاف آن چه خداوندگار فرماید

نه زنده را به تو میلست و مهربانی و بس

که مرده را به نسیمت روان بیاساید

مپرس کشته شمشیر عشق را چونی

چنان که هر که ببیند بر او ببخشاید

پدر که چون تو جگرگوشه از خدا می‌خواست

خبر نداشت که دیگر چه فتنه می‌زاید

توانگرا در رحمت به روی درویشان

مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید

به خون سعدی اگر تشنه‌ای حلالت باد

تو دیر زی که مرا عمر خود نمی‌پاید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا