خوشه ی چـشم تو پرویـــن ِ نیاز است
می کـُـشد باز ولـی بنـــده نــواز است
گوشــه ای دارد اگــر دست مسافــــر
پنجه در پنــجه دلش زمیــنه ساز است
نه بیـات است نــه آن گوشه ی ماهور
پرده گـردان دلــم مـَل مـَل نـــاز است
کفـــِر کــافـر شـــده ای بـاز مــُعمـّـا
بهترین کوک جهان زخمــه ی ساز است
سینه ام پـُـر شــده از دسـت تو یاغـی
صحبت از تو به یقین مسـئله ساز است
سر کشی دارد اگـــر کوچــه ی افــــرا
باز هم مـــرغ سحر شــعـبده باز است
فصل ما سخت ترین نــیمه ی جان شد
هر کجا رفــت یقـین آینــــه ساز است
مطلـــــــع شعر همـن بیت سخن بود
خوشه ی چشـــــم تو پروین نیاز است
آبان 7, 1401
سلام بزرگ و عظیم ظاهرا به یک معناست اگر بتوان صفت دیگری به جای یکی از این دو آورد بهتر نیست؟
پاسخ
آبان 8, 1401
سلام
سپاس از نکته سنجی شما
سپاس .
پاسخ
آبان 8, 1401
سلام و عرض ادب.
امید که خدای مهربان روشنی بخش دلهایمان باشد.
🥀🥀🐇
پاسخ
آبان 8, 1401
ادیب فرزانه
سپاس از لطف شما
سپاس .
پاسخ
بستن فرم