🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 قصه ی رفتن تو …

(ثبت: 267853) بهمن 30, 1402 

 

رفتی و نگاه خسته را غَم تَر کرد
حال من دلشکسته را بدتَر کرد

چون باد خزان به هستی ام پنجه گشود
شاخه گُلِ امید مرا پَرپَر کرد

این دفتر نانوشته را بست به قَهر
این قصه یِ ناشنیده را آخَر کرد

دل گفت که بی تو می دهد جان هر دم
جان داد که رفتن تو را باوَر کرد

شبگرد دل از فراغ تو پُر خون شد
رفتی و نگاه خسته را غم تَر کرد

 

محمد رضا شرعی
شبگرد

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    بهمن 30, 1402

    درود بر شما
    زیباست
    در بیت دوم “پنجه کشید”
    به نظرم مناسبتره🌹

  2. حمید گیوه چیان

    بهمن 30, 1402

    درود جناب شبگرد
    بسیار زیباست
    قلمتان سبز
    شاد باشید و سلامت👏👏👏👏👏👏💐💐

  3. طلعت خیاط پیشه

    بهمن 30, 1402

    درود بر شما جناب شبگرد
    زیبا سروده اید
    🌸💐🌸🌸💐

  4. علی معصومی

    اسفند 21, 1402

    🌺🌺🌺🌺🌺🌺
    👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
    درودهای فراوان

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا