🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 الاغ عاریه

(ثبت: 13719) بهمن 10, 1397 

تقاعدنامه
خدا را شکر از محنت رهیدم
پس از عمری از آخر آرمیدم

کمر بستم به همت اربعینی
به اوج بینش و دانش رسیدم

نبودم کاسه لیس خوان ناکس
اگر چه طعم حرمان هم چشیدم

و هر جا بوده ام در راس اما
بزرگ هرگز خودم را من ندیدم

نچسبیدم به میز هرگز که آن را
الاغ عاریت همواره دیدم

حکومت را ندیدم جز امانت
که از مولا علی آن را شنیدم

هماره دمخور مظلوم بودم
و از گردن کش دون می بریدم

نبودم بندهء کس چون خدا گفت
تو را انسان و آزاد آفریدم

ندادم اختیار خود به جز او
به جان گر چه مذلت هم خریدم

طمع در جاه و مکنت هم نبستم
از این رو فارغ از بیم و اامیدم.

 

 

 

نظرها
  1. مينا امينی

    بهمن 10, 1397

    نبودم کاسه لیس خوان ناکس
    اگر چه طعم حرمان هم چشیدم

    و هر جا بوده ام در راس اما
    بزرگ هرگز خودم را من ندیدم..

    درود استاد
    زیبا قلم زدید@};-@};-@};-@};-

  2. مازیار نژادیان

    بهمن 10, 1397

    درودها

    لذت بردم از رقص قلم شما

    باشید و بتابید به مهر@};-@};-@};-@};-@};-@};-

  3. سلیم

    بهمن 10, 1397

    درودتان باد @};-

  4. زانا کوردستانی

    بهمن 29, 1397

    درودتان شاعر ارجمند

    احسنت و دستمریزاد
    شعر زیبا و نابی سروده اید

    موفق و موید باشید
    🌹🌹🌹🌹
    شادکام باشید
    👏👏👏

  5. علی احمدی

    بهمن 30, 1397

    درودها جناب پژوهنده شاعر فرزانه زیبا بود احسنت🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا