🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هوای معطری
میان باد های تلخ انتظار
میان احساسی خفته بر تن
میان شیشه های شکسته از سکوت پنجره
در امتداد رقص شاپرک
رسیده بر اشک های گونه ای
که سخت، نفس ها را می جود!
من دیده ام
رنگِ تنِ شب را
در حاشیه ی صاف روزهایم
و تجسم کرده ام
طرحِ لبانت را
در هیاهوی صدای جیرجیرک های گمشده ی این ثانیه های بی تو
کاش این انارهای سرخ
کبوتران مرا
بنشاند روی تارهای ذهنت
و سکوت سرنوشتم را
با بوسه ای مهمان کند
چرا که من، میان هزاران عبور از خیالت
مقصد عشق را
از میراث زمان، ریخته ام روی کاغذ آرزوهایم
آرزوهایی که به سجده وا داشت مرا
و قصه و قصه ها را
کوتاه دانست در حجمِ انبوهِ این فاصله ها…
محمدرضانعمت پور
31خرداد 1399
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
تیر 2, 1399
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 23, 1399
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 2, 1399
درود بر شما
جناب نعمت پور گرامی
سپید زیبایی خواندم
دست مریزاد بزرگوار🌺
پاسخ
تیر 23, 1399
درود بر شما
خیلی خوش آمدید
ممنون نگاه پر مهرتان هستم
زنده باشید
در پناه حق
پاسخ
بستن فرم