![اله یار خادمیان](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_35-e1600831477791.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عاشقش بودم ، فریبم داده است
تیغ را دستِ رقیبم داده است
باورش کردم ،مرا باورنداشت
ره به شیبِ نا شکیبم داده است
دختروسواسه یِ خنّاس ، باز
گاهِ گندم برگِ سیبم داده است
میخ کوبم کرده برنفسِ خودش
کارِ جبری نا نجیبم داده است
گشته ام بازیچه ی بازار او
نام وناموسی غریبم داده است
روی سرخم تیره ، بختم تیره تر
روزگاری بس عجیبم داده است
چشم ها راشست ودل را مُهر زد
گوشِ ضدِ عندلیبم داده است
دیرشد با نگِ الالهی زدن
بُرده الله و صلیبم داده است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):