🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بغض لبریز غزل

(ثبت: 261085) خرداد 30, 1402 
بغض لبریز غزل

باور نداری قدرت ِ بال و پرم هستی
گلواژه های آتشین در دفترم هستی

چشمان ِتو دارد به لب خورشید ِ عالمتاب
چون گوهری تابنده در چشم ِ ترم هستی

از این همه دیوار ِ سنگی ها نمی ترسم
بین در و دیوار ِ غم ها سنگرم هستی

در بی صدایی گم شدم امشب صدایم کن
رویای صدها پنجره در باورم هستی

چون موج ِاحساسی تلاطم در سفر دارم
در هر مسیری در بغل برگ و برم هستی

از بغض ِ لبریزم غزل شد مشتعل بر خیز
خط و نشانی از زلال ِ کوثرم هستی

چون آتشی جامانده ام در زیز ِ خاکستر
حس ِ شکفتن در سرور ِ ساغرم هستی

چار فصل ِ تکرار ِ طلایی در شب ِ تقدیر
آیینه در آیینه عشقی ، دلبرم هستی

 

طلعت خیاط پیشه
طلای کرمانی

 

 

 

نظرها
  1. معین حجت

    خرداد 30, 1402

    سلام و عرض ارادت به بانوی فرهیخته و بزرگوار خیاط پیشه …
    درود بر شما …دستمریزاد …

    بیت هفتم سهوالقلمی پیش آمده و ردیف( هستی) اشتباها (دارم) تایپ شده …

  2. طلعت خیاط پیشه

    خرداد 30, 1402

    سپاس از توجه ولطف شما
    در پناه خدا از هر گزندی در امان باشید
    💐🍃

  3. محمدعلی رضاپور

    خرداد 30, 1402

    سلام و درود
    شادمان لبریز غزل باشید🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

  4. نسرین حسینی

    تیر 1, 1402

    درودها بانوجانم بسیار زیبا بود
    چون آتشی جامانده ام در زیز ِ خاکستر
    حس ِ شکفتن در سرور ِ ساغرم هستی
    🌺🌺❤️❤️

  5. بسیار عالی بود زنده و پاینده باشید ارجمند و گرانمایه

  6. مهدی سیدحسینی

    تیر 20, 1402

    درود خانم خیاط پیشه
    بهره بردم با آرزوی توفیق الهی 🌷🌷

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا