🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مناسبتی بر نمایش این اثر نیست ، صرفاً جهت ثبت در وبسایت ارایه شده است
دوباره صحبت عشق است و شورِ عرفانم
دوباره دل چه به یادت! به سوگ، چشمانم
کمر به قتل تو بستند همنشینانی
چگونه آن دو سه تن را، زِ خادمان خوانم؟
کبوتری به حَرَم جانِ من بوَد آقا
به صحنِ پاکِ تو پرواز می کند، جانم
تو پادشاه خراسان ؟ نه ، شاهِ ایرانی
کسی بجز تو نباشد امیر و سلطانم
به شاعرانه ترین نغمه ها ی این گردون
به جانِ آهوی از مرگ رَسته، می دانم
به روز حَشر که رَمزِ نجاتِ من این است:
«غلامِ دَرگهِ ماهِ تو، در خراسانم»
12 آبان 1392 طارق خراسانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):