🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
امشب که نگاهم زِ غَمِ هجر تو خون است
در سینه دل دلشده ام مست جنون است
فریاد زِ بیداد زمانه که در اینجا
فرهاد وشی خفته و غرقابه یِ خون است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
مهر 9, 1402
فکر کنم هرکه در دام شیرین بیفته ، سزایش همان غرقاب در خون شدن است
پاسخ
مهر 9, 1402
مهرداد جان مانا
خوشحالم که تو خواننده یِ شعرم بودی
سپاس از بذل محبت شما
سپاس
پاسخ
مهر 9, 1402
برادر عزیزم شبگرد
سروده زیبایی بود ولی دوست داشتم ادامه داشته باشد بنظرم درباب هجران حرف برای گفتن زیاداست و شبگرد عاشق هم قطعا داغ هجران کشیده است
یا حق،🌹🌹
پاسخ
مهر 9, 1402
دوست خوب
یار وفادار
سلیم جان حمادی
به مهر خواندی و زیبا دیدی
لایق این همه محبت نیستم
سپاس و سپاس
پاسخ
مهر 9, 1402
سلام بر عزیز جان
جناب شبگرد
کمی بیشتر به این اثر بپردازید
در پناه خدا🌿
پاسخ
مهر 9, 1402
استاد ارجمندم
ادیب فرزانه
سپاس از توجه شما
سعی بر آن می کنم تا قوی تر شود
دست بوس شما هستم
پاسخ
مهر 9, 1402
درودتان باد استاد شبگرد ادیب گرانمهر 🌞
بسیار زیبا و تاثیرگذار سروده اید و ارجمند 🌺🍀🌸💐🍃🌹
زنده باد 👏👏👏💯💯💯🌸🌟
حظ وافر بردم 🍀🌺🌹
پاینده باشید و سرفراز مانید و هماره نویسا
🌱🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌱
پاسخ
مهر 9, 1402
مهر بانوی سرزمینم
شاعر فرهیخته
خوشحالم که مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شده است .
هر چند می دانم به مهر می خوانید .
سپاس از بذل محبت شما
پاسخ
مهر 9, 1402
درود و دستمریزاد جناب شرعی 👏👏👏💐💐💐
پاسخ
مهر 11, 1402
استاد بزرگوارم
ادیب فرهیخته
مشق عشق کرده ام
شما زیبا خوانده اید
سپاس از بذل محبت شما
سپاس
پاسخ
مهر 9, 1402
این سینه داغون شده ام نست جنون است
♤♤♤♤
درودها بر شما
🌹🌿🌹🌿🌹🌿
پاسخ
مهر 11, 1402
استاد معصومی بزرگوار
سپاس از این همه مهر و محبت
سپاس
پاسخ
بستن فرم