🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 رؤیای عشق

(ثبت: 239497) خرداد 11, 1400 
رؤیای عشق

 

به دنیا بی تو یک دم سر نکردم
که مژگان از سرشکم تر نکردم

ز درگاهم از آن روزی که راندی
به جز خاک بلا بر سر نکردم

شکایت از رقیب و طالع نحس
چو رفتی از برم دیگر نکردم

نرفتم جز به راه نا امیدی
مگر از خون دل بستر نکردم

پس از نوشیدن زهر فراقت
لبی از نوش وصلت تر نکردم

به ساقی گر چه بودم همدم اما
تمنّای می و ساغر نکردم

ز پا افتادم اما اعتمادی
به هر دست نوازشگر نکردم

چه شبهای خوشی رؤیای عشقت
به خوابم آمد و باور نکردم!

 

 

 

 

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 11, 1400

    اگر از من تو را پرسند گویم
    تو عشقی، آسمان معرفت نیز

    سلام استاد گرانمهرم
    غزلی زیبا را مهمان خوان پر برکت طبع گهربارتان بودم.

    در پناه خدا 🌿❤️👏👏👏👏👌❤️🌿

  2. رضا محمدصالحی

    خرداد 11, 1400

    چه شبهای خوشی رؤیای عشقت
    به خوابم آمد و باور نکردم!

    بسیار زیبا . درود استاد خوش عمل عزیز

    بیت ماقبل آخر را من اینطوری دوست داشتم :

    ز پا افتادم اما اعتمادی
    به دست هر نوازشگر نکردم

    ( به این شکل، به طور مطلق دست نوازش گر نفی نمیشه ولی به هر کسی هم اعتماد نمیشه ) تا نظر استاد چه باشد

  3. کبری محمدی

    خرداد 12, 1400

    سلام
    غزلی زیبا و عالی سروده اید
    برقرار باشید به مهر یزدان
    سپاس🌹🌺🌹🌺🌹

    ز پا افتادم اما اعتمادی
    به هر دست نوازشگر نکردم
    چه شبهای خوشی رؤیای عشقت
    به خوابم آمد و باور نکردم!🌹👏👏🌹
    این دو بیت را بیشترتر دوست داشتم

  4. کبری محمدی

    خرداد 12, 1400

    بداهه تقدیم شعر زیباتان
    🌺قیامت شد چنان، با رفتـن تو
    دگـر ترسی مَنَ از، محشر نکـردم
    هوای خانه ی دل سردِ سردست
    هـوایِ مـاهِ شـهـریـور نـکـردم
    نگاهت، روشنی بخش شبـم بود
    نگـاهی هـم به یک اختر نکردم
    گـل مـرداب عشقـم زردِ زردسـت
    مَـنَ امـا، فـکـر نیلـوفـر نـکـردم
    پسَ از تو،کنج عزلت شد به تقدیر
    گلـهْ ای هــم، از آن، داور نکـردم
    نبودم بی تو هرگز، شاد و دلخوش
    ولــی میـلِ دگـرْ دلـبـر نکـردم🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا