🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چون باد که از گیسوی مواج گذشته
دل از خطر حمله و تاراج گذشته
از تاج چه آمد به سرم ؟ جز غم و اندوه؟
دستار به سر برده و از تاج گذشته
آن موسی گهواره نشینم، همه دانند
از موج که جان بُرده ز امواج گذشته
غافل همه مردم ز چراغانی آن کاج
از ظلم چه دانند بَر آن کاج گذشته !!
گر بر سَرِ آنی بسرایی سخن حق
بنگر که چه ها بر سرِ حلاج گذشته!!
معراج شنیدم که بود منزلِ آخر
جانم که از آن منزلِ معراج گذشته
آماج دو صد تهمت ناحق شده بودم
صد شکر ، دل آسوده ز آماج گذشته
از آل سعودی که یهودی ست چه گویم؟
دیدیم چه ها بر سر حجاج گذشته
تا پاس بداریم چنین عزت خود را
ما یک شده از دسته و افواج گذشته
شعرم به شکر ماند و شیرین و همه شور
این شعشه ی نور هم از واج گذشته
پ . ن
21مهر 1392 سروده و در تاریخ 16مرداد 1396 ویرایش شد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):