🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 عشق شیشه ای

(ثبت: 227473) خرداد 21, 1399 
عشق شیشه ای

 

اگر می نشینم کناره سفره ی نگاهت
بدان عاشقم خیال تو دارم
بدان بوی مستت
می رود، می رسد
سمت پولک های تنم
بدان رنگ آب و روزهای تیره ام
ندارد نشانی ز خون در تنم
تو ای ماهی سرخ تنگ بلور
بشین و برقص، اما به پای من هرگز نسوز
تو ای عشق شیشه ای دلم
تو ای هستی بی دریغ خودم
به یک نقطه از نام من زل بزن
بکش حریره آفتاب دیده بر بوسه های مرمرم
بکش غصه های رفته از این تن خسته ام
بکش روزهای لبخند دیده ام
به فصل سبز و خردادی ام که رسیدی
پناه بهترینم باش برای تنِ زخمی پروانه ام
تو ای قصه ی ناتمام تنهایی یک شعر سپید
بدان شکوفه می‌دهد آخر
آمدنش در نفس های منقطعم…

محمدرضانعمت پور
14خرداد1399

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. امیر جلالی

    خرداد 21, 1399

    عاشقانه ای را خواندم که احساس ، قلم را از دست عقل گرفته بود و کنترل و انتخاب واژه ها بدست نویسنده نبود…
    هیجان در آن موج می زد و احساسات بدون کنترل رها شده بود.
    درود بر شما

    • درود بر شما
      ممنونم از عبور پر مهرتان از این کوچه باغ….
      طراوت و صفا آوردید بزرگوار
      در پناه حق

  2. مینا یارعلی زاده

    خرداد 21, 1399

    درود بسیار زیبا👏👏🌹🌹🌹

    • درود بر شما
      خوش اومدید خرسند و خوشحالم کردید
      از همراهی تون بسیار ممنونم .
      در پناه حق

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا