🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زیر چهار سوق کدام لحظه
به هزار جلوه ای و
پنهان ز دیده ها نشسته ای
از روز کدامین پنجره بر من می نگری
دستت ، کلون خانه کدام دل را
می تکاند از خواب
نگاهت ، طاق کسری کدام سینه را می شکافد
صدایت ، صور اسرافیل قیامت کدامین قربانی است
من عهد به ویرانی تمام خود بستم
در اربعین طواف
سینه چاک
با توبه از بودن
میان دایره فنا ایستاده ام
دستانم باز به مشرق و مغرب
و چشمانم خیره به آسمان
قیام رگانم
سماع قلبم را ببین
برزخ ، نام حقیری است
برای چشم انتظاری من
در بیرون از این هزار توی
پاسخی باید باشد و نیست
یا که نمی یابمش
حتی بقدر کور سویی
ستاره ای ، سو سویی
لیلی … مالک کعبه مشرق من
کدام طلوع بنام تو می دمد
امیر جلالی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
شهریور 25, 1398
سلام و درودها
میان دایره فنا ایستاده ام
دستانم باز به مشرق و مغرب
و چشمانم خیره به آسمان
قیام رگانم
سماع قلبم را ببین
چشم انتظار ….
دستمریزاد و دلنمیراد
استاد ارجمند
🍃🍃🌷🍃🍃🌈
پاسخ
شهریور 26, 1398
جناب بایبوردی ، همراه عزیز و گرامی ، همواره از حضورتان خرسندم و قدردان خواهم بود. برقرار باشید و درود بر شما
پاسخ
شهریور 25, 1398
درود و ارادت
جناب جلالی نازنین
عاشقانه ای صمیمی و عریان از پیرایه های تعارف است این سروده زیبا
آفرین……🌺🌷🌺🌿
پاسخ
شهریور 26, 1398
جناب معصومی ، همراهیتان را ارج می نهم و سپاسگزارم ، درود بر شما
پاسخ
شهریور 26, 1398
🌹🌷سلام و درود🌿🌿بسیار زیباست❤️
شادکام باشید
در پناه خدادر پناه خدا🌿🌿
پاسخ
شهریور 26, 1398
خانم اکرمی ، از لطف نگاه شما بسیار سپاسگزارم و درود بر شما
پاسخ
شهریور 26, 1398
درود آقای جلالی
سپاس از اشتراک گذاری
با آرزوی موفقیت های روزافزون💐💐
پاسخ
شهریور 27, 1398
خانم امینی ، سپاسگزارم از همراهی و حضورتان . برقرار باشید و سربلند نیز… درود بر شما
پاسخ
بستن فرم