🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اگر مردی ، شنو از من ، که بر نامرد، می بازی
وگر دردی، یقین دارم که بر بی درد می بازی
تو بایستی بخوانی دستِ مَکرِ روزگاران را
ولی وقتی نمی دانی چه باید کرد ، می بازی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (11):
مهر 20, 1402
درود استاد جان …
واقعا همین طور است…
دستمریزاد👏💐
پاسخ
مهر 20, 1402
سلام استاد گرانمهر
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌱🌹🌹🌹🌱
پاسخ
مهر 20, 1402
درودحضرت دوست
جانا سخن از زبان ما میگوئی
دستمریزادجناب خراسانی گرامی.
🌺🌺🌺
پاسخ
مهر 20, 1402
سلام و درود بر جناب استاد یغمایی عزیز
سپاس از حضور گرمتان
سایه مهرتان بر اهل پاک مستدام
در پناه خدا 🌱🌹🌹🌹🌱
پاسخ
مهر 21, 1402
درود استاد طارق گرامی
بسیار زیبا و ارزشمند
پاینده باشید
🌺🌺🌺👏👏👏❤️❤️❤️
پاسخ
مهر 21, 1402
سلام و درود
سپاس از حضور عزیز جانم
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
مهر 22, 1402
درود و عرض ادب
بسیار عالی و دلچسب بود استاد گرامی
سپاس فراوان نثارتان
قلمتان ماندگار
🌹🌷🌷🌺🌸🌹🌹🌷🌷🌷🌺
پاسخ
مهر 22, 1402
سلام استاد ما مدام در حال باختنیم
پاسخ
مهر 22, 1402
سلام استادجان
به نفس بدشگون باید نبازی
به شیطان درون باید نبازی
در این ویرانه گاهی باخت برد است
به دنیای زبون باید نبازی
بداهه❤️
پاسخ
مهر 23, 1402
بسیار زیبا سرودید
پاسخ
مهر 24, 1402
درود بر استاد و شاعر خوش نگار و زیبا قلم، جناب طارق
بسیار زیباست.
بداهه تقدیمی:
در این هنگامه طوفان چو برگی زرد می بازم
نباشد چاره ای با یک دلی پر درد می بازم
مرا “طارق” ز نامردان اکیدا چشم یاری نیست
بر آنانکه بتن کردند ادای مرد می بازم
🥀🥀💛🥀🥀
پاسخ
آبان 26, 1402
به جور قافیه درد دلم را بیشتر کردی
به جای مرهمی بر جان جانم نیشتر کردی
فقط ذات الهی هست بی همتا و بی هر عیب
اگر کس را پرستیدی به راه دین خطر کردی
کسی گوید که اندر عقل توزیع عدالت هست!!
نکو گفته است ولیکن گفت او را بی ثمر کردی
دفاع از حق، ره و رسم علی و پیرو حق است
برون دیدی ولیکن بس حقیقت را سمر کردی
پاسخ
آبان 26, 1402
از آن هنگام که صحن عشق بازی رفت
تبه اخلاص شد نیرو براه حقه بازی رفت
چه یارانی شهادت را به جان و دل پذیرفتند
بسا واماندگان را میل بر راهسازی رفت
غرور و عزت مردان چون پولاد عصر عشق
کنون بر جثه پر طمطراق مایه بازی رفت
کنون برف سپیدی بر سر و بر ریش ما بارید
چه گوهرها که از کف از برای قصه سازی رفت
بسی امیدها و آرزوی عز برای امت اسلام
به جور فقر ناعادل، همه از دست قاضی رفت
هدر رفت آن شعار نیک برادرها به چتر دین
یکی از درد جور و دیگری در دام غازی رفت
به داروغه بگویید درد، درد است و تحمل سخت
ولو یک هموطن آگاه و ناآگاه در نقد بازی رفت
پاسخ
بستن فرم