🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نشانی

(ثبت: 258135) فروردین 18, 1402 

نشانی

در برهوت سرگردانی انسان
زندگی به قله مرگ؛
صعودی دهشتناک داشت!
در میان آوای شکستن شاخه های خشکیده؛
اشکی بر شورزار بودن ها غلطید
آنگونه که سقط شدن واژه ها را میشد درونش دید؛
همزمان با عمق بر داشتن بدگمانی در ذهن مچاله شده ی دختری که ریشه های احساسش سوخته
و از میان سیاهی ضجه زنان در سفری به انتهای برهوت می رسد؛
بر دشت تردید سلام می دهد!!!
سفری از باتلاق متعفن یک فریب قدیمی به سراب مدرن!
هاجری درونش تولد یافت در شکل پروانه؛ حیات را می جوید
شمایان!
درد کشیدگان، به صف!!!
دخترک از راه می رسد
حیات را می طلبد
نشانش دهید!

 

 

 

 

نقدها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 18, 1402

    سلام دختر عزیزم
    در برهوت سرگردانی انسان
    زندگی به قله مرگ؛
    صعودی دهشتناک داشت
    شاعر چه خوب زندگی انسان امروز و حتا دیروز را به تصویر کشیده است آری این نحوه حرکت انسان به سوی اضمحلال و نابودی ست.
    شاخه های شکسته تداعی جنگل های سبزی ست که به کویر مبدل می گردد و غمی که بر دل انسان از دیدن آن شوره زارها می نشیند.
    و از میان سیاهی ضجه زنان در سفری به انتهای برهوت می رسد؛
    بر دشت تردید سلام می دهد!!!
    سفری از باتلاق متعفن یک فریب قدیمی به سراب مدرن!
    شاید همین فاجعه بزرگ باعث شده است که ناخودآگاه آگاه زنان ما فریاد زن، زندگی، آزادی را در این سراب مدرن سر داده اند.
    و حال
    هاجری درونش تولد یافت در شکل پروانه؛ حیات را می جوید
    و اما ساره با حضرت ابراهیم ازدواج کرد، چرا که می‌دانست او می‌خواهد که ذریه‌ای داشته باشد ولی چون یائسه بود نمی‌توانست فرزندی به دنیا بیاورد. ابراهیم به درگاه خدا دعا کرد و خواهان ذریه شد. بدین گونه خداوند دعای حضرت ابراهیم را پذیرفت و هاجر از او حامله شد و اسماعیل را به دنیا آورد.
    شاعر با دقت تمام و با توجه به حکمت الهی در تولد هاجر می آورد :
    شمایان!
    درد کشیدگان، به صف!!!
    دخترک از راه می رسد
    حیات را می طلبد
    نشانش دهید!
    اکنون مدعیان الوهیت و پاکی و نجابت، درد کشیدگان صف به صف در مقابل شما ایستاده اند و حیات را می طلبند، به کدام راه باید بروند؟
    به دشت تردید؟
    به باتلاق تعفن دروغ و فریب؟
    به سراب مدرن… ؟
    یا به آنچه در آغاز امیدوارشان کرده بودید؟
    دخترم از صمیم دلم به خاطر آفرینش این شعر زیبا از تو تشکر می کنم و قلمت را می ستایم
    در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👌🌹🌱

    • پروانه آجورلو

      فروردین 18, 1402

      درود جناب خراسانی
      مهرتان را سپاس
      🌺🌺🌺🌺🌺

نظرها
  1. فاضله هاشمی

    فروردین 18, 1402

    احساس سوخته
    ته دیگ دلم
    سیب زمینی بی تفاوت میگذرد
    شاید ماکارونی خوش خیال نیست
    تا شمال میروم
    سر کوچه ما
    لبخند خیابان مانده است
    بداهه

  2. طلعت خیاط پیشه

    فروردین 18, 1402

    احسنت
    بسیار زیبا سروده اید
    🌸🌸🌺🌿🍃

  3. محمدعلی رضاپور

    فروردین 18, 1402

    درودتان

  4. مدینه ترکاشوند

    فروردین 19, 1402

    احسنت بسیارزیبا دستمریزاد

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا