🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کهنه سوار

(ثبت: 250227) مرداد 28, 1401 

 

چه شود باز بیایی و کنارم باشی
خوش کنی خاطرم از اینکه نگارم باشی

عشق را خاصیت این است که قرارت ببرد
عشق من باز بیا تا که قرارم باشی

بی تو سرما زده ام ، گرمی آغوش تو را
تن من می طلبد تا که بهارم باشی

آخر قصه ی ما چشم به راهی من است
دوست دارم تو فقط کهنه سوارم باشی

این دل دلشده دلواپس تنهایی توست
کاش امشب تو بیایی و کنارم باشی

یاد شبگرد کن و گوشه ی چشمی بنما
پیش از آنکه صنما شمع مزارم باشی

محمد رضا شرعی
شبگرد
فروردین 1401

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. مرداد 28, 1401

    شعری را دوست دارم
    که هر بار
    چلچله‌ای را در من
    به آواز درآرد

    شعری که
    غیاب باران و
    خاموشی پرنده را
    جبران کند

    شعری که بوسه است
    بر خواب نوزادی
    و گریستنی پوشیده
    در لبخندی

    شعری شبیه‌ خیالی گرم
    در نخستین برف زمستانی

    آنگاه که لحظه را برق می‌اندازد
    برای تماشای تو

    .
    .
    .
    درودها🌹

    • بسیار بسیار خرسندم که دست نوشته ام مورد پسند طبع ظریف پسندتان قرار گرفت .
      از شعر زیبای شما لذت وافر بردم .
      برای این همه محبت سپاس . سپاس

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا