🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کوه ..

(ثبت: 4109) خرداد 2, 1396 

بسمه تعالی

 

از نگاه مرغ ها   کوتاه باشد پای کوه

رشته می بافند باهم در زمین اجزای کوه

 

پشتبان گرم هر کس دارد  او دلسرد نیست

دست خورشید ست درهر روز بر بالای کوه

 

هست در دامان تمکین   تیغ های سهمگین

می گریزد سوی صحرا باد    از پروای کوه

 

خون دل ها می خورد از سیلی طوفان  ولی

لاله رویاند همیشه در خودش   سیمای کوه

 

چون بلندی  از نماد برتر آزادگی ست

بیشتر آزادگان باشند   در جویای کوه

 

از تهی مغزی ست هر کس کبریایی می کند

هیچکس در هیبت والا نباشد جـــــــای کوه

 

فکر عشقش  را اگر  شیرین برد از خاطرش

می کند فرهاد بیرون از سرش سودای کوه

چون سپر  اندازد از بالا  به رویش آفتاب

خویش را بر ابر ساید  تیغ استغنای کوه

زیر پایت را ببین وقتی که بالا آمدی

 بیشتر افتادگــی آموز از پهنای کوه