🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چشم تو سیاه و لب تو قرمز و باریک
دنیای من از داغ فراقت شده تاریک
هر کس که چو من دیده دمی صورت ماهت
دلبسته ی آن دیده و لب گشته به تفکیک
از خونِِ دلِ عاشقِ مجنون صفتِ من
سرخ است لبان تو بهانه شده ماتیک
در بند غمت گشته گرفتار دلی چند
در کوی تو از هجمه ی عشاق ترافیک
صاحب شده ای جان و دل خسته ی ما را
لبخند بزن تا بدهم برگه ی تملیک
شبگرد دلت رفته پی طره ی مویش
ای عاشقِ دلداده یِ مجنونِ رمانتیک
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
شهریور 9, 1402
درود جناب شرعی عزیز
دستمریزاد🌺
پاسخ
شهریور 9, 1402
شاعر فرهیخته
ادیب توانا
سپاس از لطف شما
سپاس
پاسخ
شهریور 9, 1402
درود بر شما و دستمریزاد👏💐
پاسخ
شهریور 9, 1402
استاد ارجمند و ادیبم
شاعر گرانقدر
سپاس از این همه مهر
سپاس از این همه محبت
سپاس
پاسخ
بستن فرم